بررسی اهداف جریان تبشیر از ترویج ازدواجگریزی و زنستیزی
رهپویان هدایت: رویکرد مسیحیت تبشیری در خصوص زنان همراه با تبعیض جنسیتی بوده و در حقیقت زن و ازدواج در باور مبلغان تبشیری مانعی جدی برای فعالیتهای فرقهای محسوب میگردد. مبلغان تبشیری تنها زمانی ازدواج را جایزمی شمرندکه فرد به دنبال شهوات و نفسانیات باشد که این امر نشان میدهد تلقی تبشیری ها تا از پیوند زناشویی و ازدواج چقدر سطحی و محدود میباشد.
مبلغان تبشیری عدم ازدواج حضرت عیسی علیهالسلام را بهانهای برای حمله به جنس زن قرار دادهاند و در عمل زن را بهعنوان عنصر گناه که باید از او پرهیز کرد، میپندارند. اگر مبلغان تبشیری زن را منشان و عنصر گناه نمیدانند پس چرا تجرد را بر تاهل افضل میدانند و ازدواج را محرومیت از تقرب معرفی میکنند.
نکته قابلتوجه اینجاست که مبلغان تبشیری علیرغم دعوت به تجرد و عدم ازدواج، خود به اقسام مفاسد و شهوات اشتغال دارند چنانچه هرچند وقت یکبار خبر تعرض مبلغان تبشیری به اطفال یا تجاوز آنان به زنان عضو کلیسا در رسانهها منتشر میگردد.
با این وصف کماکان مبلغان تبشیری وقتی در شبکههای ماهوارهای یا میز خطابه قرار میگیرند افراد را بهجای دعوت به ازدواج و تشکیل خانواده به تجرد و فرار از زنان دعوت میکنند. اما جریان تبشیر با دعوت به تجرد و ازدواج گریزی دو هدف مهم را دنبال میکند. اول اینکه با عدم ازدواج، کاهش نسل و فرزند آوری به جوامع اسلامی ضربه بزنند چراکه کاهش جمعیت جوان موجب افت فرایند رشد کشور میگردد.
هدف دوم جریان مسیحیت صهیونیستی از رواج ازدواج گریزی، افزایش روابط خارج از ازدواج و نفسانی است. مسیحیت تبشیری با مسدود کردن باب امیال از راه مشروع و معقول راه را برای شهوترانیهای خارج از عرف و شرع باز میکند.
چنانچه اشاره شد مبلغان تبشیری با تبعیض جنسیتی و تحریف ماهیت زن بهعنوان عنصر گناه درصدد ازدواج گریزی برآمدهاند که نتیجه آن نیز کاهش جمعیت جوان و اشاعه روابط منافی عفت است.
در برابر این رویکرد مسیحیان تبشیری، در اوایل ده 1910، پیشروان حقوق زنان در امریکا کلمه فمینیسم را به فرهنگ لغات غربی وارد کردند و به دنبال ابداع این لغت، زنان معروف غرب بخصوص هنرپیشهها خود را به این صفت خواندند. در حقیقت این جنبشها و جریانها، واکنشی بود به رویکرد زنستیزانه در مسیحیت تبشیری بود و ریشههای آن را باید در باورهای تبعیض جنسیتی مسیحیان جستجو کرد.