واکاوی اباطیل نورعلی تابنده در امر جانشینی فرقه نعمت الهیه
رهپویان هدایت: نورعلی تابنده قطب پیشین فرقه صوفیه نعمت الهیه در بحث اصالت و انتساب دروغین فرقهشان به ساحت نورانی حضرت امیر المومنین (ع) در یکی از مکتوبات فرقه به نام مجموعه مقالات درباره شاه نعمتالله، میگوید: به این جهت علی (ع) را امام میدانیم که پیغمبر (ص) تصریح به امامت او کرد و از این امر چنین استنباط میشود که رهبری باید رهبر قبلی تعیین کند. بر همین اساس، صحت اتصال فرقه را در صورتی میپذیرند که قطب قبلی به ریاست فرد بعدی تصریح کرده باشد. اگر بهصورت کتبی انجام نشود حتماً باید در جمع کثیری از دراویش توسط قطب وقت فرقه، جانشین خودش را به واضح و آشکار معرفی کند.
آنان مدعی هستند: همانطور که پیغمبر امام را مردم انتخاب نکردند بلکه خدا انتخاب کرد، رهبران بعدی [اقطاب بعدی فرقه] هم بهطور غیرمستقیم باید به الهام خدائی انتخاب شوند. یعنی هر رهبری برای بعد از خودش باید جانشین تعیین کند و همین وضعیت در دوران دوازده امام برقرار بود. بعد از غیبت امام دوازدهم، اخذ بیعت و تربیت معنوی به جنید بغدادی سپرده شد.
این اباطیل مطرحشده توسط نورعلی تابنده، از چند منظر نیازمند روشنگری است که بهصورت مختصر بر اساس مکتوباتشان بیان خواهیم کرد.
انتخاب امام یک انتخاب الهی است که مختص ذات باریتعالی خواهد بود و پیامبر خدا در تعیین امام نقشی ندارد تنها امامان را معرفی نموده است. انتخاب امام معصوم با این شرایط را نمیتوان گفت یک انتخاب الهامی یا مکاشفهای دانست و بگوییم امام معصوم با القاء معنویات درونیشان، امام بعدی را معرفی میکند.
طرح مسئله الهام برای انتخاب امام معصوم، در عصر خلفای بنیامیه، بنی مروان و بنیعباس رایج شد و نظیر فرقههای زیدیه و اسماعیلیه در زمان حیات امام صادق (ع) خود را نمایان ساخت. آنان منصوبان وابسته به دربار حاکمیت را بهعنوان پیامبر زمان و جانشین امام معرفی میکردند. ملاسلطان گنابادی در اجازه فرزندش برای قطبیت فرقه اینگونه ادعا میکند: هریک از جانشینان فرقه که بهعنوان اولیاء عظام انتخاب میشوند همانند دورانی است که خداوند به پیامبر در مکانی به نام غدیر خم فرمود بلغ ما انزل الیک.
روسای فرقههای صوفیه، مریدانشان را به اطاعت و فرمانبرداری از افراد معلومالحالی میکنند که هیچ ویژگی و تمایزی نسبت به سایر مردم ندارند. سلطان حسین تابنده در انتخاب پسرش علی تابنده برای جانشینی فرقه، با ایرادات و مخالفتهای بیشماری مواجه شد که توان رفع ایرادات و رضایت مخالفان را نداشت. وی خطاب به هبه الله جذبی، پدر علیرضا جذبی قطب فعلی فرقه نعمت الهیه، اینگونه اعتراف میکند: هرچند اعتراض و ایراد زیاد باشد، ولی حضرتعالی تذکرمی فرمانید که ما فکر ناقص خود را نباید مقیاس امر الهی قرار دهیم. بلکه جنبه امر و دستور را باید توجه کنیم.
منظور امر و دستور همان امر غیبی است که نورعلی تابنده آن الهام یا مکاشفه میداند. او به تأسی از باورهای جعلی و انحرافی اقطاب و مشایخ فرقه، نتوانست بهخوبی مسئله جانشینی بعد از خودش را برای دراویش بیچاره تفهیم و تعیین کند. بنابراین بر اساس الهام و مکاشفههای درونی نورعلی تابنده، امروز دو جانشین کاملاً مجزا و متفاوت برای فرقه نعمت الهیه تعیینشده که هیچکدامشان بهخوبی نتوانستند منصب قطبیت را اداره کنند و ظاهراً شخص سومی هم درراه است که در فرصت مناسب به آن خواهیم پرداخت.