علامه حسن زاده آملی؛ چهره ای نادر و فاخر
رهپویان هدایت: مقام معظم رهبری درباره شخصیت عظیم و عارف کامل حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی فرمودند: این روحانی دانشمند و ذوفنون از جملهی چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد. نوشتهها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود انشاءالله...
این نادر عارفان و کاتمان کرامات بسیار اندکند و متاسفانه غریب! در این نوشتار کوتاه سعی شده است سیری در آثار علامه حسنزاده آملی رحمه الله علیه صورت گیرد و نکته هایی از حضرت ولیعصر (عج) را در بیانات و مکتوبات علامه نگارش کند.
علامه آملی در نامهای
به آشنایی نوشته است:
این خوشهچین از خرمن ولایت اهل بیت
عصمت و طهارت، نه اینکه به تقلید آبا و تقلید و پیروی از ابنای عصر و متابعت اهل
بلد و طایفه و قبیله و یا به گفته زید و عمرو به مذهب اثنی عشری است، بلکه از نور
علم و درایت و برهان و معرفت چون آفتاب زلال درخشان در نصف النهار در هوای صحو
برایش مبرهن و روشن است که دین حق و صدق همین است و بس، و به علم الیقین بلکه به
عین الیقین یافته است که «صراط مستقیم» که شب و روز از خداوند تبارک و تعالی طلب
میکنیم، جز این نیست.(1)
و در نامهای دیگر متذکر میگردند:
برادرم! بنگر و عبرت بگیر، دست توسّل
به دامن خاتم اوصیا و اولیا، امام زمان مهدی موعود حجة بن الحسن العسکری(علیه
السلام) دراز کن که گردنههای سهمگین و هولناک در پیش داری و آن بزرگوار
امیرکاروان است.(2)
و اما امام زمان علیه السلام، انسان
کامل در نگاه علامه رحمه الله علیه
امام زمان علیه السلام در عصر محمدی،
انسان کاملی است که جز در نبوت تشریعی و دیگر مناصب مستأثره ختمی، حائز میراث خاتم
به نحو اتمّ است و مشتمل بر علوم، و احوال و مقامات او به طور اکمل است و با بدن
عنصری در عالم طبیعی و سلسله زمان موجود است؛ چنان که لقب شریف صاحب الزمان بدان
مشعر است؛ هر چند احکام نفس کلیّه الهیه وی بر احکام بدن طبیعی او، قاهر و نشئت
عنصری او مقهور روح مجرد کلی اوست و از وی به قائم و حجة الله و خلیفة الله و قطب
عالم امکان و واسطه فیض و به عناوین بسیار دیگر نیز تعبیر میشود .(3)
از دیدگاه ایشان بقای تمام عالم، به بقای انسان کامل است؛ چون انسان کَوْن جامع و مظهر اسم جامع است و تمام اسما در ید قدرت اوست. صورت جامعه انسانی و غایت غایتهای تمام موجوداتی که امکان وجود دارند، اوست. بنابراین دوام مبادی غایات، دلیل استمرار بقای علت غائیّه است. پس به بقای فرد کامل انسان، بقای تمام عالم خواهد بود.(4)
امام در هر عصر بیش
از یک شخص ممکن نیست و آن خلیفة الله و قطب زمان است و کلمه خلیفه به لفظ واحد در
کریمه (إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَةً ) اشاره به وجوب وحدت خلیفه در هر عصر
است. شقوق اعلم و اعقل و مانند آن و نیز تقسیم نمودن خلافت به ظاهر و باطن، حق
سکوتی است که اوهام موهون را بدین قسمت اقناع و ارضا مینماید.(5)
«حجت خدا» خواه ظاهر باشد
و خواه غایب، شاهد است؛ شاهد قائمی که هیچ گاه قعود ندارد. بدان که فایده وجود
امام، منحصر به جواب دادن سؤالهای مردم نیست، بلکه موجودات و حتی کمالات موجود به
وجود آنها وابستهاند و در حال غیبت افاضه و استفاضه او استمرار دارد، همچون
خورشیدی که از پس ابرها، نور، گرما و حرارت خود را به موجودات میرساند:
آن شاخ گل ار چه هست پنهان ز چمن
از فیض وجود اوست عالم گلشن
خورشید اگر چه هست در ابر نهان
از نور وی است باز عالم روشن
به علاوه، باید دید آیا خلیفة الله
غایب است یا ما حاضر نمیباشیم و در حجابیم و اسم خود را بر سر آن شاهد هر جایی میگذاریم...(6)
پینوشتها
1. نامه ها برنامهها، علامه حسن زاده
آملی، ص183.
2. همان، ص30.
3. انسان کامل از دیدگاه
نهج البلاغه، علامه حسن حسن زاده آملی، ص69.
4. همان، ص 151 ـ 152.
5. همان، ص148 ـ 149.
6. همان، ص159.