در باب جدایی از انحراف
رهپویان هدایت: امام حسین علیهالسلام وقتی
قیام میکند، در منزلگاه ذیحُسَم میفرماید: «أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا
یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فی
لِقاءِاللّهِ مُحِقًّا، فَإِنّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَةً وَ لاَ
الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَمًا.» (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۰۴)
حضرت میفرمایند: مگر نمیبینید که
به حق عمل نمیشود و از باطل اجتناب نمیشود. میفرمایند: باید این را بفهمید،
ببینید، چرا نمیبینید؟ وقتی انحراف این اندازه آشکار شد، اما باز دیده نشد، جا
دارد که انسان مؤمن حقجو، آرزوی لقای الهی و مرگ داشته باشد.
در آغاز سخن، امام حسین علیه السلام، عبارت «اَلا تَرَوْنَ» بهمعنای «آیا نمیبینید، مگر نمیبینید...» را بکار می برند که خیلی معنا دارد. این عبارت را به طور معمول در جایی میگویند که امری واضح و آشکار است و انتظار میرود همه آن را ببینند!
یکی از موضوعاتی که رهبر حکیم انقلاب در دهه 80 شمسی به آن ورود کرده و با مطرح کردن آن قصد توجه دادن مردم به مراقبت در باب جلوگیری از انحرافات را داشتند نیز به همین نوع فرمایش گهربار امام حسین علیه السلام برمی گردد که درباره حادثه عاشورا بود.
ایشان اینگونه مطرح کردند که چه اتفاقی افتاد که بعد از 50 سال از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام جامعه اسلامی مقابل امام حسین علیه السلام قرار گرفت و آن وقایع ناگوار و تلخ رخ داد.
رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) دربارهی علت این موضوع میفرمایند: بسیاری از مسلمانانِ دوران اواخر شصت سالهی بعد از حادثهی هجرت - یعنی پنجاه سالهی بعد از رحلت نبی مکرم - از حوادثی که میگذشت، تحلیل درستی نداشتند. چون تحلیل نداشتند، عکسالعمل نداشتند. لذا میدان، باز بود جلوی کسانی که هر کاری میخواستند، هر انحرافی که در مسیر امت اسلامی به وجود میآوردند...
به واقع چه می شود که انسان حقایق اطراف خود را هم نمی بیند و توان تحلیل آن را از دست می دهد؟! در حقیقت باید گفت چرا نمی خواهد ببیند و حقیقت سنجی کند؟
در روزهای اخیر خبری مبنی بر جدایی شاخص ترین عضو فرقه یمانی(احمدالحسن) منتشر شده است. اتفاق میمونی که چون یک مدعی از انحراف خود توبه می کند و به تبع بسیاری را به تردید درباره راه گذشته خود وا می دارد، اسباب خرسندی و خوشحالی است.
حقیقتا افرادی این چنین که در فرقه یمانی و فرقه انحرافی حلقه (طاهری) حضور می یابند در همان دایره فرمایش امام حسین علیه السلام قرار دارند.
اصلی ترین ایراد در انحرافات اینگونه را باید در ضعف بینش و در نشناختن حق و ضعف تحلیل در دانست. همان اتفاقی که در عصر رسول ختمی مرتب صل الله علیه و آله و سلم و بعد از آن تا وقایع پر غصه عاشورا رخ می دهد و جامعه اسلامی را به فرمایش مقام معظم رهبری از ریل خارج می سازد.
دقت در صحبت های مهم ترین عضو فرقه یمانی نشان می دهد که وی بعد از بررسی کتب و ادعاهای احمدالحسن و مبرهن شدن تناقضات فراوان دیدگاه ها و مطالب منتشره از جانب وی متوجه اشتباه و انحراف خود شده است. این همان ضعف در تحلیل و ضعف در شناخت است. این مدل را می توان در سخنان جداشدگان از فرقه طاهری نیز مشاهده کرد.
نتیجه اینکه اگر زمینه های شناختی افراد جامعه را بتوانیم بالاتر ببریم و به صورت آشکارا حق و باطل را بیان کنیم و در یک کلمه سطح آگاهی بخشی به فرد فرد جامعه را بیشتر نماییم قطع به یقین دایره تحلیل مردم گسترده تر و بینش آنان عمیق تر شده و انحرافات در سطح جامعه کمتر خواهد شد.