از مسیحیت صهیونیستی انگلیسی تا مهره های فارسی زبان این جریان
رهپویان هدایت: با انقلاب پیوریتنها در انگلستان که علاقه زیادی به عهد عتیق (تورات) و پیشگویی های آن داشتند، پروژه بازگشت یهودیان به سرزمینهای مقدس با قوت بیشتری مطرح شد. این نظریه که: «تشکیل دولت یهودی می تواند نشانه ای بر بازگشت مجدد مسیح باشد» اولین بار در سخنان و نوشته های «الیور کرومول» از مبلغان پروتستان قرن 17 مطرح گردید.
در این رابطه نقش دیکتاتور پیوریتن انگلستان؛ یعنی کرومول نیز بسیار برجسته بود؛ چرا که وی در قبال تقاضاها و درخواستهای «مناشه بن اسرائیل» پیشگویی مذکور را کاملاً محقق کرد و به آنها اجازه داد که در انگلستان؛ یعنی تنها کشوری که در آن هیچ یهودی وجود نداشت، مستقر شوند.
این گروه (پیوریتنها)، بعدها کار مهم تری نیز انجام دادند و طرح «هواداران یهود» را در شالوده آمریکا نهادینه نمودند. اقدامات پیوریتنها پس از پایان قدرت کرومول در انگلستان پایان نیافت، بلکه دیگران آن را ادامه دادند به طوری که «کارن آرمسترانگ» نویسنده مشهور انگلیسی، در کتاب خود با نام جنگ مقدس می نویسد: خواسته پیوریتنها در انتقال یهودیان به سرزمینهای مقدس پس از سالهای 1600م. نیز با همان شدت و حدت دنبال می شد.
حتی پیوریتنها در سال 1649م. که اجازه استقرار و اقامت یهودیان در انگلستان داده شد، خواستار وساطت جهت انتقال یهودیان به سرزمینهای مقدس شدند. پیوریتنها به محض این که محقق شدن پیشگویی «انتشار و استقرار یهودیان در چهار گوشه جهان» را قرین به واقعیت یافتند، نسبت به آغاز دوره مسیح از خود بی تابی نشان داده و تصور کردند که زمان برگشت یهودیان به سرزمینهای مقدس فرا رسیده است.
امروزه مبلغان مسیحیت صهیونیستی در شبکه های فارسی زبان نیز با همان روندی که ذکر شد به فعالیت می پردازند و می کوشند تا به مخاطب القا کنند جنگ طلبی های رژیم غاصب صهیونیستی امری ضروری و مطابق با پیشگویی های کتاب مقدس می باشد. در حقیقت این طیف در صدد هستند تا با تحریف معنایی عهدین، تفسیری ارائه کنند که ضامن منافع صهیونیسم باشد و از این رو کتاب مقدس ابزاری برای مقاصد جریانی و شخصی آن ها محسوب می شود.
با این وصف، مهره های مسیحیت صهیونیستی در صدد هستند تا هر اتفاق و جریانی را ولو کاملا بی ربط، به گونه ای به کتاب مقدس ارتباط دهند و آن را از علائم بازگشت مسیح معرفی کنند. جالب اینجاست در این رویکرد، جهت گیری ها کاملا مغرضانه است به این معنا که مبلغان جریان همواره مخالفان خود را در طرف منفی پیشگویی ها قرار می دهند و صهیونیسم را ولو اینکه مبادرت به کشتار وسیعی کرده باشد در طرف مثبت قرار می دهند.