عرفان های بدلی بستر ساز حاکمیتی چند گانه در حوزه دین داری
رهپویان هدایت: مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای می فرمایند: یکى از راهها ایجاد اختلاف در رأس حاکمیتها است؛ یکى از کارهایى که اینها میکنند این است: آن دستگاهى، آن نظامى که با آنها همراه نیست، سعى میکنند در رأس آن اختلاف و شکاف بهوجود بیاورند، حاکمیت دوگانه درست کنند؛ خیلىجاها موفق نمیشوند، بعضىجاها هم متأسفانه موفق میشوند؛ یکى از راهها این است.
در اصل 56 قانون اساس درباره حاکمیت مطلب مفصل و دقیقی آمده است اما در این مقال می خواهیم به بستر سازی شبه معنویت ها برای القا حاکمیت دوگانه اشاره کنیم و در این بخش فقط یکی از این موارد را محک بزنیم. اصل پنجاه و ششم قانون اساسى در آغاز به مبدا و منشا حاکمیتها تصریح مىکند و در این مقام است که دیدگاه نظام توحیدى و مکتبى را بیان می نماید.
بر اساس اصل 56 انسان در تکوین آزاد است که هر تصمیمى مىخواهد بگیرد و هر گونه که مىخواهد سرنوشتخویش را رقم زند. این آزادى تکوینى را خدا به او داده است و در اراده تکوینىاش این گونه خواسته است. اما در تشریع چطور؟ انسان شرعا آزاد است که هر تصمیمى بگیرد و هر نوع رفتراری را در سطح جامعه داشته باشد؟ هر حکومتى را بپذیرد؟ هر قانونى را براى خویش تنظیم کند و روابط اجتماعى خویش را بر مبناى آن سامان دهد؟ خیر، او آزادى تکوینى دارد ولى آزادى تشریعى ندارد.
این همان بستری است که عرفان های کاذب در حال تغییر آن هستند. ایجاد حاکمیتی چندگانه در امور معنوی و دینی و افزایش مروجان شبه معنویت ها، سپس بالا بردن سطح توقعات در مسائل حاکمیتی!
برای نمونه ورزش یوگا باید به ورزش بپردازد و لاغیر. اما زمانی که این به اصطلاح ورزش در مسائل معنوی و دینی وارد می شود و خود داعیه دار سبکی نوین در ارائه جهان بینی و ایدئولوژی می شود این یعنی ورود یک شبه ورزش و یک شبه معنویت در مسائل کلان کشور و دادن برنامه به مخاطبان.
در حقیقت پذیرش توامان دو نوع حاکمیت و تلفیق و سازگارى میان آنها در هیچ یک از قوانین اساسى موجود در نظامهاى سیاسى به چشم نمىخورد تا برسد به حامیت های چندگانه دینی. ایران اسلامی هم بیش از پیش باید به این مسئله بپردازد که عرفان های بدلی با افزایش چشمگیر پیروان می توانند در زمینه معنویت ها کشور را درگیر انحراف از اصول کرده و حاکمیت چندگانه در امور معنوی و دینی را رقم بزنند.