فرافکنی تشکیلات بهائیت با کلید واژه نفرت پراکنی
رهپویان هدایت: تشکیلات و مهره های بهائی به دلیل عملکرد ضد ایرانی خود، همواره در اذهان عموم، مردود و مطرود بوده اند که به این سبب، آنان، رویه فرافکنی را در پیش گرفته اند. در واقع، انزجار عموم مردم، از بهائیان به دلیل ماهیت ضدایرانی و جاسوسی اعضاء این فرقه است و تشکیلات بهائیت برای مقابله با این واقعیت، به شانتاژ رسانه ای با کلید واژه نفرت پراکنی علیه بهائیان مبادرت کرده است.
تشکیلات بهائیت می کوشد تا با این فرافکنی ریشه انزجار عموم مردم، که خیانت پیشگی سردمداران و اعضاء این فرقه به جامعه انسانی است را به عواملی چون آگاهی بخشی های رسانه ای ارتباط دهند. رسانه های وفادار به اصل "آگاهی بخشی صادقانه" که به نقد فرقه ضاله بهائیت می پردازند، به استناد نوشته ها، پیام ها و عملکرد مهره های فرقه ضاله بهائیت، پیرامون آن سخن می گویند که تشکیلات بهائیت نام این فرایند آگاهی بخش را نفرت پراکنی گذاشته اند.
ابطال این سخن زمانی آشکار می شود که می بینیم بهائیان و سردمداران این فرقه نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر نیز به دلیل ماهیت جاسوسی شان مورد انزجار عمومی قرار داشته اند. برای نمونه در کتاب "قرن بدیع" که از منابع فرقه ضاله بهائیت است، پیرامون برخورد حکومت عثمانی با سرکرده فرقه چنین می نویسد: "جمال پاشا (فرمانده کل قوای عثمانی) تصمیم گرفت عباس افندی را به جرم جاسوسی اعدام کند." (شوقی افندی، قرن بدیع، تهران، مؤسسه ملی مطبوعات امری، ج3، ص291)
با این وصف، بحث انزجار از بهائیان منحصر به جغرافیای خاصی نیست و هر جامعه ای برای صیانت از خود در برابر این مهره های جاسوس، واکنشی نشان می دهد. حال اینکه تشکیلات بهائیت سعی دارد تا واکنش های به حق و انزجار قلبی از مهره های جاسوس خود را منحصر به نقدهای محدودی که در فضای مجازی منتشر می شود مرتبط کند، توهین به شعور و فهم عموم می باشد.
درحقیقت عموم مردم، در زمان معاصر به این حد از ادراک دستیافته اند که با خوانش نقد، از قوه عقل نیز استفاده کنند و این فرافکنی بهائیان، توهین به شعور جامعه می باشد. حال اگر بخواهیم بر مبنای بهائیان پیش رویم و بحث انزجار عمومی را صرفا به دلیل نقدهای رسانه ای فرض کنیم، کماکان این مسئله باطل کننده مدعای آنان است. دلیل این بطلان این است که میزان رسانه ها، شبکه ها و نهادهایی که از تشکیلات بهائیت حمایت می کنند در برابر چند رسانه که به نقد آنان می پردازند، غیرقابل قیاس است. امروزه از شبکه های ماهواره ای برانداز گرفته تا سایت ها و صفحات قارچ گونه ای که تشکیلات بهائیت راه اندازی کرده در صدد توجیه ماهیت جاسوسانه بهائیان می باشند که ناتوانی خود در کتمان این حقیقت را به نقدهای محدود رسانه ای ارتباط می دهند.
اگر تشکیلات بهائیت با این حمایت همه جانبه نتوانسته ماهیت جاسوسی خود که موجب انزجار عمومی از آنان است را کتمان کند صرفا برای این است که گذر زمان ماهیت ضدانسانی آنان را نشان داده و امروزه عموم مردم به این دلیل از آنان منزجر هستند.
اغلب ایرانیان که بهائیان را طرد می کنند شاید حتی یک مورد از نقدهای رسانه ای پیرامون این فرقه را نخوانده باشند و به اتکاء به دیده های خود از عملکرد این طیف به نفی آنان می پردازند. با این وصف، ریشه انزجار عمومی از بهائیان به عملکرد آنان بازمی گردد و هرگونه فرافکنی در این مورد، خیانت به حقیقت است.