از این اشتباه رایج جلوگیری کنید!
رهپویان هدایت: عرفان در لغت به معنای شناختن است و در اصطلاح به ادراک خاصی گفته میشود که از راه متمرکز کردن توجه به باطن نفس (نه از راه تجربه حسی و نه از راه تحلیل عقلی) به دست میآید. به عبارتی دیگر عرفان دانشی است که گذر از اعتباریات را جهت اتصال به ذات الهی و قرب وجودی و فنا در خدای سبحان نشان می دهد تا انسان وجودی متعالی یافته و رنگ و رایحه الهی یابد.
در برخی موارد که عقل و حواس پنجگانه، به دلیل خطاهای ادراکی، قابل اتکا نیستند و به تنهایی، قادر به درک حقیقت نمیباشند به نوعی تلاش برای ادراک بیواسطه حقایق نیاز است که اینجا عرفان حقیقی می تواند ظهور و بروز داشته باشد.
لذا عارف در این مسیر شخصی است که نحوه سلوک تا شهود را نشانه رفته و تکیه گاه و قرارگاه اصلی و مرکزی آن در عرفان اسلامی همانا قرآن کریم و سنت و سیره معصومان علیهم السلام باشد.
امام علی علیه السلام می فرمایند: العَارِفُ مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَاعتقهَا وَ نَزَههَا عَن کلِّ مَا یبعُدِهَا وَ یوبِقُهَا. عارف کسی است که خویشتن را شناخته و آزاد و رها کرده باشد و آن گاه از هر چه که او را از حق سبحانه دور می نماید و یا زمین گیرش می کند منزه گردد.
و در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام بیان می دارند که: العَارِف شَخصُهُ مَعَ الخَلقِ وَ قَلبُهُ مَعَ اللَّه وَ لَا مُونِس لَهُ سِوی اللَّه وَ هُوَ فِی رِیاض قُدسِه مُتَرَدِّد وَ مِن لَطَائِفِ فَضلِه مُتَزوِد. عارف بدنش با خلق و دلش با خداست و توشه اش آن سویی است، قلبش در پیشگاه ملکوت عالم آمد و شد دارد، مونسش حق سبحانه است.
با این مقدمه حال باید دید جامعه اسلامی در قبال مدعیان و سرکرده های دروغین عرفان چگونه عمل نموده است؟! افرادی که درست بر خلاف سیره و منش اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و برخلاف دو نمونه از ده ها روایتی که در زمینه عرفان موجود است که در سطور فوق ذکر شد، تنها به دنیا می اندیشند و به ثروتمندتر شدن!
آموزه های شریعت حتمی و ضروری عرفان و عارف است اما در شبه معنویت های کاذب نه تنها التزامی به آن وجود ندارد که در نقطه مقابل آن اقدام و عمل می شود.
متاسفانه اصطلاح و غلط رایجی در کشور و در بین متخصصان علوم دینی و دین مداران رقم خورده و آن بکار بردن واژه عرفانهای نو ظهور و یا جنبش های شبه معنوی بود.
آیا حقیقتا این مسیر پر انحرافی که توسط سرکرده های فرقه های عرفان کاذب و بدلی در کشور دنبال می شود ارتباطی با عرفان نوظهور و جنبش شبه معنوی دارد؟! فرقه هایی که نه تنها عموماً با عرفانهای دینی و سنتی، تفاوتهای اساسی دارند بلکه در موارد بسیاری در تقابل قرار میگیرند. مدل هایی که خداناباوری را ترویج می کنند، آیات قرآن کریم را زیر سوال می برند، با شریعت زاویه دارند و... چطورمی توانند عرفان نوظهور خوانده شوند!؟
فرقه های دنیا پرستی که در غایت به جای خدا محوری به انسان محوری توجه می کنند و دنبال کنندگان خود را به آن رهنمون می سازند چطور می توانند بویی از معنویت و عرفان داشته باشند؟!
لذا باید در انتخاب واژه و بکار بردن آن دقت بیشتری صورت گیرد و فرقه های بدلی عرفانی و عرفان های کاذب را با عنوان نوظهور زیبا و به روز جلوه ندهیم، اتفاقی که چندین سال است در وبلاگ و صفحه تلگرامی رهپویان هدایت رقم خورده و متاسفانه دیگر علاقمندان و دغدغه داران دین و عرفان اسلامی به آن کمتر توجه دارند.