ماهیت سیاستهای فریبکارانه فرق تصوف
رهپویان هدایت: صرفنظر از اینکه منشأ و هدف به وجود آمدن یا آوردن فرقهها در اسلام چه بوده و چه هست، باید توجه کرد علیرغم پوسته و ظاهر اسلامی که برای خود ایجاد کردند، چه بدعتهایی مانند آداب تشرف و عشریه و غیره که از ارکان اساسی فرقههای صوفیه محسوب میشود را به اسم آداب و شریعت اسلامی رواج میدهند و این انحرافات هر گز قابلنابودی و حذف شدن از مسلک فرقه نخواهد بود.درحالیکه اگر این ابداعات فرقهای کنار گذاشته شود، بنیان و پایه فرقههای شبهاسلامی کاملاً از بین میرود و بقایی برای خود قائل نخواهند بود. حال برای جلوگیری از این ضربه خطرناک، به ابزارهای کلامی و استنباطی فریب آمیز روی میآورند.
بهعنوان نمونه، از اواخر دوره فتحعلیشاه قاجار، مردم در برابر تحریفات و انحرافات فرقههای صوفیه که در لباس شریعت اسلامی خود را پنهان کرده بودند به ستوه آمدند. در این شرایط روسا عناصر فرق تصوف با پی بردن به اهمیت این موضوع و به خاطر از دست ندادن پیروانی که به هزار لطایفالحیل گرد خود جمع کرده بودند، به روشهای کلامی و گفتاری متقلبانه برگرفته از جعلیات تاریخی و اسلامی روی آوردند.
در عصر حاضر، با همت و روشن گری های علمای طراز اول و مراجع عالیقدر انحرافات و جعلیات اسلام صوفیانه بهراحتی برای عموم مردم باکمی تحقیق و تأمل روشن خواهد شد. اما دراویش صوفیه با تعصب کورکورانه با مخالفان خود در جدال و منازعه هستند. این قبیل افراد برای اثبات اسلامی بودن تصوف، بدون اینکه توان اقامه دلایل نقلی معتبر و موثق و یا استنباطهای عقلی موردقبول داشته باشند، تنها پیرامون موضوعاتی اسلامی که بامسلک فرقه همخوانی داشته بحث و تحقیق میکنند و توانستهاند دغدغه عدهای را برطرف کنند که بقا مسلک فرقه برای آنان حیاتی است.
دراویش دنبالهرو این عناصر گمراه، با تعصب جاهلانهشان به دستاوردهای نامشروع اقطاب و مشایخ فرق صوفیه احترام گذاشته و خود را پایبند اجرای دستورات غیر اسلامی آنان میدانند. روسای فرق تصوف با تکیهبر دروغ و ادعاهای واهی جذاب برای دراویش بیچاره، اسلام ساختگی خود را به آنان تحمیل کرده و از این طریق بقا مسلک خود را حفظ میکنند.
امروز سیاستهای فریبکارانه روسای فرق تصوف همانند تارعنکبوتی است که برای طالبان حقیقت بهراحتی قابل کنار زدن بوده و با مرور زمان زاویه جدایی اسلام صوفیانه از شریعت اسلام ناب محمدی بیشتر میشود و دیگر بقایی برای فرقههای صوفیه باقی متصور نخواهد بود.