مواضع ضدتوحیدی مولوی عبدالحمید
رهپویان هدایت: برای احقاق فرامین و دستورات الهی باید به بنیان های اصیل دینی رجوع کرد و از آن برای نجات بشریت بهره جست. بنیان های دینی، مولفه هایی هستند که در آن سعادت دنیا و آخرت انسان مورد توجه است و گذشتن از آن به معنای خروج از طریق دین و حق می باشد.
الله متعال در وصف افراد حق طلب و خداخواه می فرماید: إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ،چرا که او(شیطان) بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلّطی ندارد.(٩٩ سورهی نحل)
در این تعبیر، خداوند ویژگی افرادی که تحت تاثیر شیاطین قرار نمی گیرند را ایمان و به تبع آن توکل و توجه ویژه آن ها به الله متعال عنوان می کند. با این وصف، اگر فردی تحت تاثیر دنیا طلبان و بی خدایان قرار گیرد و برای رضایت آن ها حکام الهی را به سخره بگیرد، از مسیر ایمان و توکل خارج شده است.
طبق فرمایش خداوند در آیه مذکور، کسی که از طریق ایمان و توکل خارج شود، شیطان بر او مسلط می شود و از این رو در طریق تبعیت از ابلیس لعین گام بر می دارد. قرآن کریم در این خصوص می فرماید: وَلِتَصْغَىٰ إِلَیْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِیَرْضَوْهُ وَلِیَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ، نتیجه (وسوسههای شیطان و تبلیغات شیطانصفتان) این خواهد شد که دلهای منکران قیامت، به آنها متمایل گردد؛ و به آن راضی شوند؛ و هر گناهی که بخواهند، انجام دهند!(سوره انعام، آیه 113)
حال امروزه برخی از گفته های افرادی مانند مولوی عبدالحمید که روزگاری خویش را شیخ الاسلام می پنداشت به این سو رفته که به جای رضای الله متعال، در صدد جلب رضایت منکران دین برآمده و می کوشد تا دل دشمنان اسلام را شاد نماید. چنین طریقه و مشی باطلی مورد تائید هیچ یک از مذاهب اسلامی نیست و با ذات توحید در تعارض است.
آقای عبدالحمید با حمایت از دشمنان اسلام مانند بهائیان و همچنین اتخاذ مواضعی که در آن احکام قرآن، فرع بر امیال اجتماع است موجب شده تا بنیان های دینی اموری حاشیه ای به نظر برسد. در مجموع، امروزه در بیان و عملکرد سیاسی آقای عبدالحمید نشانی از تبعیت از قرآن کریم چندان مشاهده نمی شود و آنچه به نظر می رسد تلاش برای ایجاد تفرقه و آشوب در کشور است.