رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان

رهپویان هدایت: حکومت پهلوی از بدو پیدایش توسط انگلستان، به عاملی برای استثمار و استعمار ایران و ایرانیان مبدل گشته و این مسئله تا جزئی‌ترین وقایع داخل این حکومت اثر گذار بوده است.

یکی از موارد مهمی که ثابت می‌کند حکومت پهلوی بر مردم ایران، همان حکومت استعمارگران انگلیس و آمریکا بود، این است که عزل و نصب‌های مهم، خصوصا در موضوع نخست وزیری، باید با اجازه انگلیس و آمریکا صورت می‌گرفت.

حتی اگر در بدبینانه‌ترین حالت، یک حکومت شاهنشاهی و دیکتاتوری را بپذیریم، شاه کشور، باید خودش بتواند خدمت گزاران خود را انتخاب کند. اما در حکومت پهلوی، شاه حتی اختیار انتخاب خدمت گزاران خود را نداشت و این کار باید با اجازه خارجی‌ها صورت می‌گرفت.

رهبر انقلاب در این خصوص فرموده اند: «کار در دوران پهلوی به جایی رسیده بود که شاه خائن برای اینکه فلان‌کس را به عنوان نخست‌وزیر معین بکند، مجبور بود با سفیر انگلیس- و بعدها با سفیر آمریکا- در میان بگذارد و در واقع از او استجازه کند و اجازه بگیرد». ۱۳۸۸/۰۲/۲۲

ایشان در سخنانی دیگر فرمودند: «آمریکایی‌ها هنوز دست‌بردار نیستند و خواب خوشِ روزهایی را می‌بینند که رئیس این مملکت - یعنی محمدرضای خائن و فاسد- اگر می‌خواست تصمیمی بگیرد، تا با آمریکایی‌ها مشورت نمی‌کرد، آن تصمیم را نمی‌گرفت! حتی درباره‌ی یک وزیر، یک نخست‌وزیر و یک اقدام بین‌المللی، باید با سفیر آمریکا مشورت می‌شد و او می‌گفت چه کار کنید.(۱۳۹۶/۰۸/۱۱) در همین کشور ایران، محمدرضا پهلوی خائن، برای این‌که کدام نخست‌وزیر سر کار بیاید؛ کدام رئیس شرکت نفت سر کار بیاید؛ کدام وزیر دفاع  یا کدام وزیر خارجه سر کار بیاید، دنبال سفرای امریکا و انگلیس در تهران می‌فرستاد و به آن‌ها می‌گفت: می‌خواهم فلان کس را بیاورم. نظر شما چیست؟ اگر آنها می‌گفتند بیاور، می‌آورد و اگر می‌گفتند نیاور، نمی‌آورد. (1373/1/1)

فردوست در خاطرات خود در این خصوص گفته است: «به طور اجمال باید بگویم، افرادی که به صدارت می‌رسیدند، وابستگان انگلیس بودند. محمدعلی فروغی فراماسون و مغز تفکر فراماسونی بود. پس از فروغی، علی سهیلی نخست‌وزیر شد که دست‌پرورده انگلیسی‌ها بود... احمد قوام، هم به سیاست انگلیس هم به سیاست آمریکا وابسته بود... عبدالحسین هژیر دست‌پرورده و فرد مورد اعتماد انگلیسی‌ها بود که از جوانی مشاغل مهم داشت... علی منصور از مأموران انگلیس بود. پسرش حسنعلی منصور مانند پدر، پرورش یافته انگلیسی‌ها بود، ولی از آن گروه بود که به آمریکا‌یی‌ها وصل شدند... شریف‌امامی در دوره‌هایی به صدارت رسید که نقش او هم مورد تمایل انگلیس و هم آمریکا بود و با هر دو سیاست، روابط حسنه داشت.» 

رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان کشور پیرامون این مسئله چنین فرمودند:

«انسان وقتی به این خاطراتی که از دوستان محمدرضای پهلوی باقی مانده، نگاه می‌کند، یک مواردی پیش می‌آید که خود این محمدرضا شاه طاغوتی، از دست آمریکایی‌ها بشدت عصبانی است. به آنها فحش هم می‌دهد، البته در اتاق خصوصی، با یاران نزدیکش! اما در همان حال، اگر چنانچه سفیر انگلیس یا سفیر آمریکا یک پیغامی می‌داد، یک تلفنی می‌کرد، یک دستوری می‌داد؛ این دست‌به‌سینه حاضر بود آن دستور را انجام بدهد؛ چاره‌ای نداشت؛ مجبور بود. وابستگی این است.» (۱۳۹۶/۰۷/۲۶)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی