رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان

 

من یکبار دیگر هم آمده ام اینجا، شما آن وقت را یادت هست؟ با گفتن بله، بله و تکان دادن سر نشان می دهی که خوب به یاد داری! چند سالت بود آن موقع؟ به آقای خامنه ای پاسخ می دهی : 8-9 سال

ارتباط با افراد و انسان ها وجوه گوناگون و مختلفی دارد. از ارتباط کلامی و شفاهی گرفته تا  ارسال نامه و سر زدن به دوستان و آشنایان و همشهریان. اما آنچه به عمل انسانها ارزش و بها می دهد، هدف و نیت رفتار و کردار آدمها و  تاثیر  این روابط بر  زندگی انسانهاست.

بنابراین نتایج عمل هر فرد، از نامه هایی که می نویسد ، یا تلفنی که می زند و یا قرار حضوری  که با دوستان و آشنایان ترتیب می‌دهد  و رابطه هایی که بر جا می گذارد و ادامه می یابد ، قابل شناخت، بررسی و پیگیری است.

حال اگر رضایت روانی، که بطور طبیعی، آرامش روانی را در پی دارد، نتیجه این ارتباط انسانی ( در قالبهای فوق الذکر) باشد، به طور طبیعی ارزش و قدر و قیمت این عمل فراتر از تصور خواهد بود . مگر ارتباط با خدا  نتیجه آرامش روانی و آرامش روانی، نتیجه ارتباط با خدا نیست؟!  و   مگر حضرت مسیح_ علیه السلام_ برای تعمیق آرامش روانی انسانها که نتیجه طبیعی آن ارتباط بهتر و  عاشقانه تر آدمها با خداست، مبعوث نشده است؟! آیا حضرت مسیح برای ابلاغ محبت خدا به انسانهای حق جو و  کمال‌طلب به پیامبری مبعوث نشده است؟! آیا  پیام ادیان ابراهیمی غیر از  دعوت انسان‌ها به سوی عشق مطلق و محبت مطلق است؟!

 ابراز محبت به بندگان خدا  از سوی پیامبران الهی و رهبران ادیان به عشق افزون تر  انسانها به خدا منجر می شود.  بنابراین تنها راه ابراز محبت به انسانها صدور پیام در رسانه های جمعی نیست . دلجویی مؤثر از بندگان خدا با ملاقات حضوری و شیوه پسندیده پیامیران از جمله عیسی_ علیه السلام_ و حضرت محمد_ صلی الله علیه_  است. عیسی_ علیه السلام_ با حضور بر بستر بیماران جذامی و پیامبر اسلام با عیادت از بیماران آرامش خاطر را به آن‌ها هدیه می نمودند.

علی_علیه السلام_ نیز به روش پیامبر عمل می کرد. وی  با حضور  در خانه کشته شدگان کفار  و منافقین، در حالی که همسر یکی از کشته شدگان وی را لعن می کرد ، بصورت ناشناس به بازی با کودکان او و پخت نان برای خانواده دشمنان خود پرداخت . ایجاد آرامش خاطر  برای خانواده هایی که شوهرانشان به جنگ رهبر مسلمین رفته بودند، همچنین دیدار با خانواده های شهدا از صدور هزاران پیام دلجویی و تبریک، مرحمی تاثیر گذارتر بر درد آن خانواده ها خواهد بود.

 علی_ علیه السلام_ می توانست در مسجد با صدای بلند به یاران خویش توصیه کند، به ملاقات خانواده‌های  کشته شدگان  و نیازمندان و همچنین خانواده های شهداء بروند، اما بیانیه تبلیغاتی دادن کار امام مسلمین نبود. کارکرد رسانه های جمعی نیز به تنهایی آرامشی برای خانواده های شهدا در پی نداشته و ندارد.

حکایت دیدار رهبر انقلاب با خانواده  شهید یرمی یعقوب،  شرحی است برای نقض ادعای مدعیان حقوق بشر  و رسانه هایی که جمهوری اسلامی را به نقض حقوق انسان‌ها متهم می کنند.

رهبر انقلاب به پیروی از شیوه پیامبران الهی دو بار  به دیدن خانواده شهیدی می‌روند  که سرپرست خود را در بمباران هوایی اهواز در سال 59 از دست داده‌اند. یرمی یعقوب رئیس اداره برق اهواز بود که حاضر نشده بود هموطنان خود را در شروع جنگ تنها بگذارد.

رادرینا دختر کوچک یرمی یعقوب از هموطنان اقلیت مسیحی، 8 یا 9 ساله بود که داغ یتیمی را ( به سبب تجاوز دشمن به خاک میهن‌مان) بر دل نهاد. رادرینا در زمان فقدان پدر، طعم محبت پدر همه ایرانیان را در سال 67 چشید. زمانی که رئیس جمهور کشور اسلامی به دیدار وی و مادرش رفته بود .

رادرینا بزرگ شد. درس خواند و دانشجوی رشته معماری بهترین دانشگاه ایران شد. ولی مشکلات عصبی و تألمات روحی در نبود پدر، طرف راست بدنش را بی حس کرد . اما محبت کار خودش را کرده بود. رادرینا برای پدر خودش، که پدر دیگر فرزندان شهداء هم بود، پیغام فرستاده بود. مادر راد‌رینا تلفن زده بود دفتر رهبر و درخواست دخترش را گفته بود. 

بار اول که آقای خامنه ای به دیدن شما آمده بود، رئیس جمهور بود. فرصت بیشتری داشت. ولی حالا رهبر کشور اسلامی شده بود. فرصت کم و مشغله زیاد. اما دلجویی و ایجاد آرامش خاطر برای فرزندان و بازماندگان شهدا  مشغله نمی شناسد. بعد از 13 سال دوباره آمده بود، تا به تو سر بزند.

به مادرت گفت: نظرمان به عیادت از این دختر خانم بود، که فهمیدیم کسالت دارند.

آقای خامنه ای به  تو می گوید : پس دست راستت مشکل دارد ، درست مثل دست راست من.

من یکبار دیگر هم آمده ام اینجا،  شما آن وقت را یادت هست؟ با گفتن بله ، بله و تکان دادن سر نشان می دهی که خوب به یاد داری !


چند سالت بود آن موقع ؟  به آقای خامنه ای پاسخ می دهی : 8-9 سال .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۱۰
انجمن رهپویان هدایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی