نورعلی الهی، بدعت گزار بزرگ فرق تصوف
فرقه صوفیه موسوم به مکتب نورعلی الهی در زمینه ایجاد بدعت و رواج توهمات شخصی وی، در میان در تمام فرق و جریانهای انحرافی زبانزد عام و خاص است. بدعت در حقیقت میتوان یکراه و روشی است که در میان دینداران ظاهری نمود پیدا میکند و هیچگونه پشتوانه و پیشینهای در شریعت اسلامی ندارد اما از وجه شباهتهای زیادی با مضامین و احکام اسلامی دارد..
بر همین اساس، نورعلی الهی با تخیلات و توهمات شخصی که از اندک اطلاعات و آشنایی که از مفاهیم دینی داشت، توانست ابداعات منحصربهفردی برای مریدان خود ارائه کند که پرداختن به آن اباطیل مضحک به نظر میرسد.
آنچه نورعلی الهی به مریدان و شاگردان خودآموخته است، نوآوردهای نیست که قسمتی از شریعت اسلام ناب محمدی را تغییر داده باشد و بلکه همانند سایر جریانهای انحرافی یک دین ابداعی درست کرده است. وی به مریدان خود گفته است دین همین است که من گفتهام. در حقیقت علاوه بر ادیان الهی، اسلام محمدی را هم به همین راحتی نفی نموده است.
بررسی مکتوبات بهجامانده از وی و همچنین آموزههایی که پسرش به مریدان این فرقه ارائه میدهد سراسر بدعتهایی است که هیچوجه تشابهی با مفاهیم و مضامین اسلامی ندارد و اینیک وجه افتراق اساسی نورعلی الهی با سایر فرق تصوف است که هرآن چه که گفته و نوشته، کاملاً بر محور تخیل و اوهام بوده است.
بدعتهای نورعلی الهی که بنا بر گفته خودش "از تمام ادیان جوهر کشی شده" و "عصاره اساس تمام ادیان است" کاملاً مخلوطی از برداشته های ادیانی است که امروز کتب مرجع و منبع آنها تحریف و تحذیف شده است و تنها در مواردی با آنچه بر پیامبران نازلشده است، شباهتهای جزئی دارد.
این بدعت گزار فرقه صوفیه، به شاگردان خود میگوید مرام ما آخرین مرام است و تا قیامت هر وقت اسمی از دین بیاید همین است که ما گفتیم و بس.
هرآن چه که نورعلی الهی به مریدان خود ارائه داده نتیجه این میشود که وی مردم را بهجای دعوت به خداوند، بهسوی خود فراخوانده و مریدان وی درواقع، نورعلی الهی را مورد پرستش قرار میدهند. بنابراین با این شدت ضلالت و گمراهی که نورعلی الهی برای مریدانش درست کرده، امید به رهایی و نجات آنان سخت به نظر میرسد. البته گرخدا خواهد..............