واکاوی فرقهسازی های صوفیه
رهپویان هدایت: فرقه سازی صوفیه در حقیقت به معنای پارهپاره کردن اسلام ناب محمدی است و این عمل انحطاط آور، امروز باعث تشتت و اختلافات متعدد در میان مسلمانان جهان شده است. اگر شریعت اسلام ناب محمدی بدون پیدایش فرقههای صوفیه ادامه مییافت، بیتردید جهان را به یک ریسمان محکم آسمانی متصل مینمود و اصل سعادت جهانی را در دنیای امروز مستقر میساخت.
حال میخواهیم بدانیم چرا فرق تصوف با ایجاد تنوعهای مختلف، دست به فرقه سازی زدهاند. جواب این پرسش را بر اساس کلام نورانی امیر المومنین در نهجالبلاغه بهطور مختصر تشریح میکنیم.
نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، بیانکننده انحرافات عقیدتی و سیاسی جهت اغراض فرقه سازان است که توانست اسلام را گرفتار فرقهها بکند و سادهلوحان و ناآگاهان امت اسلامی را با فرقه سازی نهتنها به بیراهه کشاندند بلکه در جایگاه تقابل با شریعت اسلامی برگرفته از سیره نبوی و ائمه اطهار قرار بگیرند.
روسای فرقههای صوفیه، به نام مسلمانی با اسلام و مسلمانان حقیقی درگیر شده و در تأمین منافع و مقاصد دشمنان مخفی و دیرینه اسلام، ماجرای مقابله با جهان اسلام را فرماندهی کنند. بر اساس خطبه 78 نهجالبلاغه، دو گروه هستند به دلیل داشتن خصوصیاتشان توانستند با فرقه سازی های متعدد، اسلام اصیل را پارهپاره کنند.
گروه اول: کسانی که دین را صحیح و عمیق دریافت نکرده و به همین لحاظ بافهمی آسیبدیده و دریافتی آفتزده که در آنها شکلگرفته، دین را تعریف میکنند. این افراد به فرموده حضرت علی (ع): مشتی افکار جاهلانه از جاهلان و گمراهیهایی از گمراهان فراگرفته و آنان بر سر راه مردمان، دامهایی از فریب و دروغ پهن نموده و درنهایت هم کتاب خدا را به رأی خویش تفسیر میکنند.
گروه دوم: افرادی هستند که حس جاهطلبی و ریاست وجودشان را لبریز کرده، چون پایبند دین نیستند رهایی از آن برای ایشان مشکل است. آنان وسایل ریاستجویی در اختیار ندارند و اگر داشته باشند میدانند همانطور که بهراحتی به ریاست رسیدند، آن را با یکچشم برهم زدن هم از دست خواهند داد. به همین دلیل، دین را در خدمت دنیا و منافع خود گرفته و با فرقه سازی این هدف نامشروع خود را پیادهسازی میکنند.
حالا که از دین، فرقهای به وجود آوردند، گمراهی و گمگشتگی را در قالب آداب و سنن فرقهای قرار داده و افراد ناآگاه را به بیراهه میکشند. دین وقتی بهصورت فرقهای درآمد، وسیلهای خواهد شد برای توجیه مناسبات و روابط انسانهایی که میخواهند دنیای خویش را بهوسیله دیگران آباد کنند.
دراویش فرقههای صوفیه، کسانی هستند که اسلام راستین را رها کرده و به فرقههای بهظاهر اسلامی ملحق شدند و بازیگران اصلی سیاستهای فریبکارانه روسای فرقه شدهاند. دراویش امروز مصداق عینی کلام امیر المومنین خطاب به عمروعاص هستند، حضرت در خطبه سی و نهم نهجالبلاغه خطاب به عمروعاص می فرماید: تو دینت را تابع کسی ساختی که گمراهی اش آشکار است و زشتی است پدیدار.