واکاوی باور های انحرافی فرقه صوفیه ملامتیه
رهپویان هدایت: با شکل گیری تصوف از قرن سوم، فرقه های مختلفی شکل گرفت. از جمله فرقه ملامتیه بود که در نیمه دوم همین قرن، در اعتراض به موج ریاکاری صوفیان ساکن در شهر بغداد، در نیشابور قد علم کردند و تفکرات انحرافی شان به سایر بلاد خراسان و عراق و شام رسید.
صوفیان فرقه ملامتیه کسانی هستند که از سرزنش و ملامت دیگران هراسی ندارند و روابط باطنی خود را با خدا ظاهر نمی کنند و به گمان خود می کوشند تا کمال اخلاص را داشته باشند. چنان که مردم عامی گناهان خود را کتمان می کنند، ملامتیان به دلیل دوری از ریا عبادات خود را کتمان می کنند.
اظهار نیکی نمی کنند و بدی های خویش را نمی پوشانند. از نیک و بد خلق غافل و سر در کار خویش هستند، به اقبال خلق شاد نمی شوند و از اعراض آنان ناراحت نشده وپیوسته از توجه خلق به خود دوری می کنند.
یکی از شعار هایشان این بود که شهرت آفت است و مشهور شدن در میان مردم را آفت ارتباط با خدا میدانند. به گمان خودشان همه این رفتارها برای تحقیر نفس بوده تا از ریا و تزویر در امان بماند.
مریدان فرقه ملامتیه با سایر فرقه های صوفیه دوتفاوت اساسی از نظر فکری و اعتقادی دارند:
باور فرقه ملامتیه بر این است که اولیاء خدا ممکن است در ظاهر افرادی همچون اراذل و اوباش در میان مردم زندگی کنند که بسیاری از فرقه های صوفیه مخالف این نظر هستند.
در مقایسه بین باور های انحرافی صوفیان و ملامتیان در زمینه ولایت ، حزن و توکل شباهت هایی دیده می شود که به شرح ذیل است :
ولایت:
صوفیان کامیابی در سیر و سلوک را تنها در پرتو دستگیری شیخی کامل، امکان پذیر می دانند و به لزوم رابطه مراد و مرید اعتقاد راسخ دارند. از سوی دیگر ملامتیان هم در کلیه مسائل و موضوعات مربوط به قلمرو شناخت و عرصه معرفت پیروی از شیخ و مراد را لازم می دانند.
حزن:
در اصطلاح صوفیان یکی از کیفیات نفسانی است که از تبعات آن حرکت روح است به درون به صورت تدریجی، از طرف دیگر حزن از دیدگاه ملامتیان نیز ارج و ارزش ویژه ای قائل بودند.
توکل:
توکل نیز نزد صوفیان یکی از مقامات بلند است و بر توحید افعالی مبتنی است. دیدگاه ملامتیان نیز از گفته ابوعبدالرحمن سلمی که به بیان اصول ملامتیه در رساله ملامتیه می پردازد ، در اصل سی و هشتم اشاره به باب توکل در بین اصول آنها می کند،پیداست.
اما در خصوص مباحثی مانند تکدی گری و سماع که از آداب مشهور در میان فرقه های صوفیه است تفاوت هایی دیده می شود.
گدایی:
سؤال و گدایی کردن در میان صوفیان، رسمی رایج ب است. اما ملامتیان با روی آوری به گدایی برای امرار معاش موافق نیستند.
سماع:
مریدان فرقه های صوفیه اولین کسانی بودند که سعی کردند از قرن سوم به بعد موسیقی را به میان مردم آوردند. برای این منظور باید نشان می دادند که سماع مطلقاً حرام نیست بلکه در شرایطی می تواند مباح باشد و در شرایطی دیگر می تواند مستحب و حتی واجب باشد. به عبارتی قصد داشتند نشان دهند که موسیقی و سماع می تواند مانند ذکر، شیوه ای برای ترقی معنوی و رو حی باشد . اما مریدان فرقه صوفیه ملامتیه ترک سماع را بهتر می دانند و در تعالیم خود از سماع اجتناب می کنند هر چند که آن را برای مریدان خود مطلقا حرام نمی دانند.
بنابراین پیدایش فرقه صوفیه ملامتیه به گمان خود شان در میان فرق تصوف ، با یک نگاه اصلاحی بوجود آمد و در میان مردم عوام جامعه رواج پیدا کرد و آنان همانند مشی جعلی و انحرافی سایر فرقه های صوفیه، با فریب و ریاکاری، یک مسیر انحرافی مستقلی را می پیمایند.