گاف نامزد مذکور / من اقلیت نیستم
انجمن رهپویان هدایت: امروزه کشوری وجود ندارد که همهی افراد و اتباع آن از یک نژاد و قومیت بوده، به یک زبان تکلّم کنند و پیرو یک آیین و مذهب باشند. در بیشتر کشورها، اکثریتی وجود دارد که دارای تاریخ و فرهنگ و زبان و مذهب مشترک هستند. گروههای کوچکتری نیز وجود دارند که در ویژگیهایی مانند دین، نژاد، رنگ، زبان و غیره مشترک هستند و اقلیت نامیده میشوند. بحث رعایت حقوق اقلیتها و تبعیض قائل نشدن نسبت بین آنها از اموری است که امروزه مورد توجه نهادهای حقوقی بینالمللی است. در حقیقت برای اینکه، جمعیتی به عنوان اقلیت شناخته شود باید اولا از لحاظ تعداد کم باشند، ثانیا حاکمیت را در دست نداشته باشند و ثالثا تفاوت نژادی، ملی، فرهنگی و یا تفاوت مذهبی داشته باشند.
اقلیتها یکی از مهمترین عناصر سازندهی امت اسلامی به شمار میروند. در معارف اسلامی نسبت به اقلیتهای دینی هیچگونه فشاری مبنی بر دست کشیدن از عقاید خود وجود ندارد و این گروهها در جامعه در معرض فشار و یا اقداماتی که منجر به دست کشیدن از فرهنگشان باشد، نیستند. اسلام برای اهل کتاب یعنی پیروان ادیان یهودیت، مسیحیت و زرتشت که در جامعه اسلامی زندگی میکنند امتیازات و حقوقی را به رسمیت شناخته است. اسلام اجازه اقامت دائم، تأمین امنیت جان و مال و عرض انان را پذیرفته و متعهد به حقوقی به نفع آنان شده است.
امام خمینی(ره) در سال 57 طی مصاحبهای که با مجلهای آلمانی داشتند، فرمودند: «دین اسلام بیش از هر دین و مسلکی به اقلیتهای دینی آزادی داده است. آنان باید در کشورهای اسلامی از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همهی انسانها قرار داده است بهرهمند شوند. تمام اقلیتهای دینی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیهی فرائض خود آزادانه عمل کنند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنان محافظت نماید.»
در فصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با موضوع زبان، خط، تاریخ و پرچم رسمی کشور؛ در اصل پانزدهم آمده است: زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیاتآنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
هم چنین در فصل سوم که حقوق ملت در آن مطرح شده است، در اصل نوزدهم باکشیدن خط بطلان بر هر نوع تفاوت و امتیازات خاص، آمده است: مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران طبق اصول 13 و 14، ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی، تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون، در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی، بر اساس آیین خود عمل میکنند. در اصل 14 قانون اساسی آمده است که دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند، نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاقی حسنه، قسط و عدل اسلامی عمل کرده، حقوق انسانی آنها را رعایت کنند. این اصل برای کسانی معتبر شناخته شده که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.
در مورد این سه دسته از اقلیتهای دینی، طبق قانون اساسی علاوه بر دید کلی مبنی بر تساوی و عدم تبعیض، در زمینه حفظ موجودیت و هویت و بقای آنها نیز توجه شده است. تبلور این امر در جهات زیر مشهود است:
1- آزادی انجام مراسم دینی: در اصل 13 قانون اساسی به آزادی انجام مراسم مذهبی تصریح شده و عملاً نیز پیروان این سه دین با داشتن کلیساها و کنیسههای متعدد و آتشکدهها به انفراد و اجتماع مراسم و آیین مذهبی خود را به پا میدارند و گاه مراسم مذهبی آنها از سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش میشود.
2- اجرای مقررات مذهبی خویش در احوال شخصیه: طبق اصل 13 قانون اساسی در مورد پیروان این سه دین رسمی، در خصوص احوال شخصیه یعنی ازدواج، طلاق، ارث و وصیت مقررات مربوط به ادیان خودشان عمل میشود و حتی اگر دعوا و مسئلهای در دادگاههای ایران مطرح باشد، قاضی دادگاه طبق قواعد مسلم آنها موضوع را فیصله میدهد.
3- تشکیل انجمن: طبق اصل 26 قانون اساسی، اقلیتهای دینی شناخته شده میتوانند مطابق ضوابط دارای انجمن و جمعیت باشند. در قانون فعالیت احزاب مصوب سال 1360، تشکیل انجمن اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شده و در ماده 4 آن آمده است: «انجمن اقلیتهای دینی موضوع اصل 13 قانون اساسی، تشکیلاتی است مرکب از اعضای داوطلب همان اقلیت دینی که هدف آن حل مشکلات و بررسی مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی ویژه آن اقلیت باشد.»
4- داشتن نماینده در مجلس: در قانون اساسی پیش بینی شده که اقلیتهای دینی شناخته شده میتوانند در مجلس شورای اسلامی نماینده داشته باشند و از بین همکیشان خود نمایندهای انتخاب نموده و به مجلس بفرستند. طبق اصل 64، زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب میکنند.
در این توضیحات که بطور کاملا مختصر ارائه گردید، نگاه جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون اساسی به مقوله اقلیت ها اعم از نژادی و دینی کاملا آشکارا و شفاف بیان شد.
این در حالی است که در تب و تاب تبلیغات انتخابات و در دور دوم مناظرات یکی از کاندیداها با زیر سؤال بردن این حقوق و آزادی های اقلیت ها مدعی شد در ایران آزادی و حقوق مساوی برای اقلیت ها وجود ندارد. این کاندیدا که تابلوی من حقوق دان هستم را به یک میکشد برای جلب آرای اقلیتها حاضر شد قانون اساسی ایران اسلامی را نادیده گرفته و سخنی غیر واقع در خصوص عدم رعایت آزادی برای اقلیت های دینی و قومی را به زبان آورد.
نکته قابل تأمل دیگر آنکه نامزد مذکور شاهد مثال استدلال خویش را از انتصاب فرماندار اهل سنت آورد؛ درحالی که اهل سنت در ایران هیچگاه در زمره اقلیت ها نبوده اند. آنها به لحاظ جمعیت و جایگاه در تعریف اقلیت جای نمی گیرند. با تأمل دقیق در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در می یابیم اهل سنت جایگاهی برابر با سایر افراد ملت دارند و در هیچ بخش و ماده ای از این قانون اشاره ای به اقلیت بودن این گروه مذهبی نشده و حقوق آنان همان حقوق همه ملت ایران است.
درحالی که هنوز یکی از اهرم های تحریم علیه کشور عزیزمان موضوع حقوق بشر است و یکی از اصلی ترین موضوعات فشار بر ایران عدم رعایت حقوق اقلیت ها در کشور می باشد؛ این نوع اظهار نظرها تنها آب به آسیاب دشمن ریختن و اصطلاحا چراغ سبز نشادن دادن برای فشار و تحریم بیشتر می باشد.
امید است تبلیغات انتخاباتی نامزدهای محترم ریاست جمهوری موجبات سیاه نمایی علیه کشور نشود تا امکان سوء استفاده دشمنان فراهم نگردد.