با تفکر نوین منطق را کنار بگذارید
رهپویان هدایت: پیروان عرفان های بدلی و بویژه شبه معنویت هایی که در ظاهر روانشناختی ظهور کرده اند، از آموزه هایی دم می زنند که هیچ مبنا و اصول علمی در آن دیده نمی شود و از آن مهم تر اینکه حتی خود آنان این آموزه ها را قبول ندارند و یا به ان ملتزم نیستند!
برای نمونه انسانی که با آموزه های دونالد والش تربیت می شود و به اصطلاح با تفکر نوین بزرگ می شود، باید نسبت به پدیدهها، رویدادها و پیامدها چه در حوزه اجتماعی چه در حوزه سیاست و اقتصادی و... هیچگونه قضاوتی نکند بلکه به اتفاقات پیرامونی خود نگرش خوشبینانه داشته باشد.
دونالد والش در یکی از نوشته های خود می گوید: «ظالم و مظلومی وجود ندارد، تمام رویدادهای زندگی بنابر دلایلی کامل و بینقص روی میدهند. در جهان هیچ اشتباهی رخ نمیدهد. هیچ کس به سویت نمیآید مگر آنکه هدیهای را برای تو به ارمغان بیاورد.» (دوستی با خدا، والش، انتشارات حمیدا، ص 57.)
این نمونه گرچه خود اشتباهی مهلک است و به هیچ وجه درست نیست و در عالم بسیارند افرادی که ظالمند و یا مورد ظلم قرار گرفتند و اتفاقا در عالم نقص و اشتباه فراوان است که نیاز به توضیح این واضحات نیست(و مصداق خلاف بسیار می توان برای آن یافت) اما نکته ای جالب را در خود جای داده است. از سویی موافقان تفکر نوین می گویند ما نباید درباره دیگران قضاوت کنیم و این کار اشتباه است و از طرفی خود در صفحات مجازی ویا اظهارنظرهای شخصی و عمومی درباره عمده اتفاقات کشور کاملا بدون علم و بررسی قضاوت می کنند.
مصداق های فراوانی برای این نوع قضاوت ها می توان بر شمرد. اگر نخواهیم مصداق های بی شمار سالیان اخیر را بیان کنیم می توان به سه نمونه تابستان 99 اشاره کرد. ماجرای قضاوت کردن و نظر دادن بدون علم و بررسی در قرارداد ایران و چین، بحث حکم اعدام سه متهم اغتشاش و دزدی، موضوع نوید افکاری و... نشان می دهد که آنان به راحتی اهل قضاوت کردن (آن هم بدون علم و شناخت) هستند و این داستان قضاوت نکن را فقط برای دیگران زمزمه می کنند.
آموزه های شبه معنوی و توصیه های سران فرقه ای در عرفان های بدلی، درست در جهت عکس و خلاف عرفان حقیقی که برای افراد شناخت و آگاهی بوجود می آورد و او را از تکرار خطاهای ساده مصون می دارد، قرار گرفته است و دنباله روان تفکر نوین در اشتباهاتی کودکانه غوطه ور شده اند.