اقتصاد بستر شست وشوی ذهنی
رهپویان هدایت: بررسی های چند سال اخیر در حوزه عرفان های کاذب و جنبش های شبه معنوی این مهم را اثبات می کند که هرچه مشکلات اقتصادی افزایش یافته و مردم بیشتر در فشار اقتصادی قرار گرفته اند متاسفانه گرایش به سمت نوعرفان ها بیشتر شده است.
در این بین گرایش به سمت نوعرفان هایی که در زمینه کسب ثروت بیشتر و مادیات (با اینکه ادعای آنان معنویت است اما فقط در صدد رسیدن به پول و ثروت بیشتر هستند که خود بیانگر دروغ بودن مباحث معنوی این فرقه ها و افراد است) فعالیت دارند بیشتر از دیگر فرقه هاست.
انقلاب ایران اسلامی از بدو شکل گیری آماج حملات فرهنگی طراحی شده توسط غربیان بوده و بیش از دو دهه است که این هجمه ها و حملات به سمت و سوی سبک زندگی و روش هایی از نوع دین سازی و معنویت نیز سوق پیدا کرده است. اما حال با افزایش مشکلات اقتصادی روش های نوینی از حملات و آسیب ها بر این سرزمین مشاهده می کنیم.
آنچه که باعث تاسف بیشتر شده و نکته قابل توجه و مهمی را در خود جای داده است اینکه؛ حملات جدید به فرهنگ، سبک زندگی و معنویت مردم در کشور بیشتر از ناحیه افرادی است که مدل های غربی را ایرانیزه کرده اند و در واقع دیگر نیاز به افراد شاخص غربی و شرقی در میان مردم نیست. رشد روز افزون چهره ها و افرادی که ادعا دارند می توانند انسان را به رشد و ثروت برسانند و شکل گیری جزیره ای کلاس های متعدد شبه معنوی( اما کاملا بدون معنویت و حتی بدون رعایت موازین اخلاقی و...) زنگ خطری بزرگ برای فرهنگ و هویت مردمان این سرزمین است.
در این سال ها در داخل کشور انسان هایی با متد عرفان های دروغین پرورش یافته اند و در حال تلاش برای بزرگ کردن اسم و گروه خود هستند که با معنویت و عرفان حقیقی هیچ تناسب و سنخیتی ندارند. آنان با توجه به قرار گرفتن مردم در تنگناها و اینکه هر انسانی( حتی آنان که تفکر دینی و معنوی ندارند) در شرایط خاص و روبرو شدن با مشکلات از معنویت هم کمک می گیرد، مسیر معنوی افراد را از رسیدن به حقیقت تغییر می دهند و آن را به انحراف می کشانند.
در این راستا اهدافی را برای خود و دارو دستهاشان تعریف میکنند و به محض اینکه قربانی جدیدی پیدا میکنند تلاش دارند تا حداکثر این اهداف را محقق کرده و تا جایی که بتوانند از فرد فرد فریب خورده سوءاستفاده کنند.