رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان

رهپویان هدایت: به تازگی یکی از مدعیان معنویت در کشور در حال تاخت و تاز به ساحت عرفان حقیقی و فقه است. وی با پرورش این دیدگاه که انسان در مقوله عرفان قرار دارد و نه فقه! و این فقه است که در مقوله دین است و نه عرفان! در حال جداسازی فقه و امورات دینی از عرفان است! این شخص مدعی در ظاهر تعریف درستی از عرفان ندارد و در کنار قرآن ملقمه ای از انرژی درمانی، یوگا، مراقبه های نوین و... را قرار داده است که به خوبی بیانگر این است که وی حتی عرفان اسلامی را هم به درستی نمی شناسد.

همین جداسازی دستورات دینی از عرفان نشان از کم اطلاعی و بی بهره بودن این فرد از آموزه های اصیل اسلامی است و یا خدای ناکرده باید به گونه ای دیگر گفت در حال طراحی عامدانه است.

 اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام خود بر اساس شریعت اسلام و دستورات الهی پایه ریز فقه و دستورات دینی بوده اند و اتفاقا همان وجودهای مقدس برترین عارفان زمان هم هستند. حال چطور می شود که فردی که اندک بهره ای از علم ندارد و شاید در مقابل علما و بزرگانی دینی قطره ای در مقابل دریا است، ادعا می نماید که ساحت فقه از عرفان جداست و این عرفان است که برای انسان مفید است و نه فقه!

باید گفت اگر اندک تورقی در برخی ادعیه عرفانی ائمه اطهار علیهم السلام صورت می گرفت مشاهده می کردید که آنانی که فقه را برای بشریت مفید دانسته اند همان بزرگواران زیباترین و بهترین ادعیه عرفانی را برای انسان به یادگار گذاشته اند. زیارت ها، خطبه های نهج البلاغه، مناجات خمس عشر امام زین العابدین(ع) که در مفاتیح الجنان هم آمده، نمونه ای از عرفان اهل بیت علیهم السلام است. صحیفه سجادیه تمام و کمال عرفان اسلامی است.

مناجات شعبانیه یکی از بارزترین و زیباترین مناجات های انسان با ذات اقدس اله است. در دعای کمیل می خوانیم  الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انرا ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک. خدایا کمال انقطاع به خودت به من بده. یعنی از همه چیز ببرم و به تو بپیوندم. و چشمان ما را روشن بکن که روشنی داشته باشد تا به تو نگاه کنم. چشم دل ما را روشن کن. هیچ کس نمی تواند منکر این بشود که امامان معصوم ما در بالاترین مرتبه عرفان بوده اند. امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه  جملات گهربار عرفانی دارند. سرتاسر روایات و دعاها و مناجات های ائمه اطهار علیهم السلام عرفان است. حال این چهره های نورانی و این الگوهای انسان خود در عین عارف بودن، در بالاترین درجه فقاهت و دین داری هستند. مگر امکان جداسازی این دو وجود دارد؟!

 حتی فقهای بزرگ دوران معاصر خود در زمره بزرگترین عرفا بوده اند. هم به عرفان معتقد و هم در فقه متخصص و صاحب نظر هستند. شهید ثانی فقیه است و از طرفی کتاب عرفانی اسرارالصلوه دارد. امام خمینی (ره) فقیه است و مرجع تقلید اما در سیر و سلوک عرفانی مقامی دست نایافتی دارند. از تفاسیر عرفانی، کتب عرفانی مانند اسرارالصلوه، اربعین و...

 آقامیرزا جواد اقا ملکی تبریزی، مرحوم فیض کاشانی و دیگران هم فقیه بودند، هم فیلسوف و هم عارف. حضرت آیت الله بهاءالدینی (ره)، حضرت آیت الله بهجت(ره) از اسوه های درخشان عرفانی هستند که در زمینه احکام و دستورات دینی ده ها سال تلاش نموده اند و در اعلی مرتبه تفقه قرار گرفته اند.

در ظاهر باید گفت این مدعیان فضای مجازی عرفان که در هیچ زمینه ای (نه فقه و نه در عرفان) شناخت کافی و جامع ندارند و برای فهم و طی کردن آن هنوز در مسیر ابتدای راه هم نیستید، به دلیل اینکه توان رسیدن به آن جایگاه و مقام را ندارند مجبور هستند برای چهره شدن خود دست به تخریب دین و عرفان حقیقی بزنند و آن جایگاه را تنزل دهند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی