حربههای رسانه ای با استفاده از کلید واژه اقلیتهای مذهبی
رهپویان هدایت: امروز دشمنان دیرینه نظام جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف خصمانه خود در بدنه ملت ایران، با استفاده از ابداع معانی جعلی از مفاهیم حقوقی و قانونی، سعی میکنند بهدروغ حقوق و امتیازاتی را برای مزدورانشان تفسیر کنند و با تکرار مستمر، این معانی جعلی و نادرست در اذهان آنان، ملکه میشود.
یکی از مفاهیم حقوقی که در رسانههای معاند دائماً به کار گرفته میشود، عبارت اقلیتهای مذهبی یا دینی است. امروز مخالفین این مرزوبوم، با کتمان عمدی معنا و مفهوم اقلیتهای مذهبی، به شیوه کاملاً نادرست آن را برای تمامی جریانهای مخالف و معاند داخل کشور به کارمی گیرند.
درحالیکه معنای اقلیتهای مذهبی بایستی بر اساس اصول قانون اساسی و قوانین مربوطه تعریف و تبیین شود و اقلیتی که مشمول آن میشوند از یک شاخصه و معیار مشخصی برخوردار هستند که هیچیک از موضوعات، متوجه گروههای انحرافی و معاندی که نیتی جز برهم زدن آسایش و امنیت مردم ندارند، هرگز نخواهد شد.
اقلیت دینی در ایران تنها به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتاند از:
مسیحی، زرتشتی، یهودی. دین مسیحیت، خود به دوشاخهی ارامنه و آشوری تقسیم میشود و دین زرتشتی که از دینهایی هستند که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناختهشدهاند. یهودیان قدیمیترین اقلیت نژادی و از پیروان حضرت موسی(ع) هستند که در تاریخ ایران در امور مهم حکومتی نقشهای اساسی داشتند.
اقلیتهای مذهبی برخلاف جریانهای انحرافی، به حفظ امنیت و رعایت قوانین و مقررات کشور کاملاً پایبند بوده و در بزنگاههای حساس سیاسی و اجتماعی کشور، حضور مؤثری را از خود به یادگار گذاشتهاند. اما با نگاه اجمالی به عملکرد خصمانه جریانهای انحرافی، نیتی جز مقابله و سلب آسایش مردم جامعه ندارند.
امروز مجامع حقوق بشری و روسای کشورهای غربی، در راستای پیادهسازی هرچه سریعتر اهداف خصمانهشان، در کمال بیاطلاعی از قوانین و مقررات بینالمللی، جریانهای انحرافی را بهعنوان اقلیتهای مذهبی در تریبون های خبری و رسانهای خود اعلام میکنند.
در ادامه، موج رسانهای آنان بهقدری در افکار اعضای جریانهای انحرافی رسوخ میکند، که اگر مرتکب جرائم کیفری مانند سرقت هم بشوند، تریبون های خبری معاند، دستگیری و محاکمه آنان را بهدروغ طوری روایتگری میکنند که حس مظلومیت و تظلم خواهی را در مخاطبین شان زنده کنند.
امروز فضای رسانهای که جریان انحرافی برای خود ایجاد کردند بهقدری آشفته و بیسروته است که حتی هیچ ضابطه و معیار مشخص انسانی و عقلانی در آن یافت نمیشود. درنتیجه، یکی از مصادیق جزئی این بیسروسامانی، همین استفاده ابزاری نامشروع از تعابیر و مفاهیم حقوقی است که بهکرات در رسانههای آنان مشاهده میشود که باعث محکمتر شدن باورها غلط و افکار جعلی، جریانهای انحرافی در داخل کشور خواهد شد.
بنابراین، استفاده از کلیدواژه اقلیتهای مذهبی در رسانههای معاند و مخالف نظام جمهوری اسلامی، تنها یک حربه رسانهای است که با هیچیک از اصول و مقررات بینالمللی که خودشان آن را ابداع کردند، همخوانی و تناسب ندارد.