حقوق بشر اهرم فشار جهان سلطه
رهپویان هدایت: اعلامیه جهانی حقوق بشر از تصمیمات نادری است که با موافقت اکثریت بیش از 90 درصد اعضای سازمان ملل در سال 1327 شمسی به تصویب رسید. بهطوریکه رئیس وقت مجمع عمومی سازمان ملل اظهار داشت: پذیرش این اعلامیه با اکثریتی بزرگ بدون هیچ مخالفت مستقیمی، خود دستاورد فراوان ای است و میلیونها نفر مرد و زن و کودک در سراسر جهان، از آن کمک، راهنمایی و الهام خواهند گرفت.
در مقدمه این اعلامیه جهانی آمده است: مجمع عمومی سازمان ملل، این اعلامیه را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل اعلام میکند، تا جمیع افراد و همه ارکان اجتماع این حقوق و آزادیها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بینالمللی، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها چه در میان خود ملل عضو و چه میان کشورهایی که در قلمروی باشد، تأمین گردد.
باگذشت 73 سال از تصویب این اعلامیه، به بهانه تحقق مبانی حقوق بشر مشاهده میشود تمامی جنایات علیه بشریت مانند جنگ و خونریزیهایی که در اقصی نقاط جهان صورت گرفته، با تصمیم و نظر مستقیم مؤسسین این سازمان بهظاهر بینالمللی بوده است.
اعلامیه جهانی که مبانی عالیه اخلاقی و کرامت انسانی در بندبند آن لحاظ شده است، با اجرای سیاستهای بهظاهر بشردوستانه روسای سازمان ملل، تضییع و نابودشده و میلیونها نفر مرد و زن و کودک در سراسر جهان در جنایتهای غیرقابلجبران، گرفتار شدند. در گام بعدی، کشورهای آسیبدیده را با عضویت تحمیلی در سازمان ملل، وادار میکنند بر اساس همین اعلامیه جهانی، به دنبال حقوق و منافع ازدسترفتهشان باشند.
عمده حقوق و آزادیهایی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر مطرحشده موارد واضح و آشکاری است که موردقبول عموم مذاهب و مکاتب شناختهشده جهان است. امروز روسای این سازمان بینالمللی برای رعایت این واضحات آشکار، ملتهای جهان را گرفتار قوانین و تشکیلات خودساختهای کردند که جز افزایش ناکارآمدی و گسترش جنایات بیسابقه، برای بشریت ثمره و حاصلی نداشته است.
امروز اعضای تصمیمساز و زورگوی جهانی، سعی میکنند این اعلامیه جهانی را در هالهای از تقدس و التزام نگهدارند تا از طریق آن ملتهای جهان را تحت استعمار و استثمار پیشرفته متناسب با شرایط روز قرار بدهند و با دادخواهیهای کاذب و بیفرجام توسط عاملان اجرایی خودشان، ملتهای جهان را به بهانه رسیدن به آرمانهای والای اعلامیه جهانی حقوق بشر مشغول کنند.