رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان

در ادامه قسمت قبل برخی دیگر از شیوه های برخورد امام رضا (ع) با جریان های انحرافی معاصر با امامت ایشان در جهان اسلام را بررسی واهیم کرد.

7. مبارزه با انتشار تشکیک‌ها و تردیدهای جریان‌های انحرافی

از تأمل در سخنان آن‏حضرت در مى‏یابیم ایشان در صدد برخورد با تشکیک‌ها و تردیدهایى بوده که از سوى دشمنان، انتشار مى‏یافته است. از همین روست که احادیث‏ بسیارى از امام رضا علیه السلام در خصوص علل وفلسفه شرایع، به ویژه جنبه عقلانی احکام آن، و حکمت‌هایى که در پس احکام دینى نهفته، نقل شده است.

گاهی جریان‌های انحرافی، به ترور شخصیت برجستگان جامعه شیعی پرداخته و سبب می‌شد برترین‌های جامعه شیعی و خواص امام مورد پذیرش واقع نشوند و افراد در مورد آن‌ها به شک و تردید بیفتند.

 گفت‌‌وگو و مناظره ای دیگر که میان برخی از شهروندان جامعه شیعی و امام صورت می‌گیرد، نشان می‌دهد که تشکیک‌ها و تردیدهای دشمن سبب می‌شود، گاهی برترین شخصیت جامعه شیعی از سوی دوستان خود نیز مورد پذیرش قرار نگیرد. این مناظره و گفت‌وگو را مرحوم کشی این گونه بیان می‌کند:

حدثنی آدم بن محمد قال: حدثنی علی بن حسن الدقاق النیسابوری قال حدثنی محمد بن موسی السمان قال حدثنا محمد بن عیسی بن عبید عن أخیه جعفر بن عیسی قال کنا عند أبی الحسن الرضا علیه السلام و عنده یونس بن عبد الرحمن إذا استأذن علیه قوم من أهل البصرة فأومی أبو الحسن علیه السلام إلی یونس: ادخل البیت فإذا بیت مسبل علیه ستر و إیاک أن تتحرک حتی تؤذن لک فدخل البصریون و أکثروا من الوقیعة و القول فی یونس و أبو الحسن علیه السلام مطرق حتی لما أکثروا و قاموا ودعوا و خرجوا: فأذن لیونس بالخروج فخرج باکیا فقال: جعلنی الله فداک إنی أحامی عن هذه المقالة و هذه حالی عند أصحابی فقال له أبو الحسن علیه السلام: یا یونس و ما علیک مما یقولون إذا کان إمامک عنک راضیا یا یونس حدث الناس بما یعرفون و اترکهم مما لا یعرفون کأنک ترید أن تکذب علی الله فی عرشه یا یونس و ما علیک أن لو کان فی یدک الیمنی درة ثم قال الناس بعرة أو قال الناس درة أو بعرة فقال الناس درة هل ینفعک ذلک شیئا؟ فقلت لا فقال: هکذا أنت یا یونس إذ کنت علی الصواب و کان إمامک عنک راضیا لم یضرک ما قال الناس (کشی، 1348: ص487).

عده ای از اهل بصره، نزد امام رضا علیه السلام آمده و اجازه ورود خواستند؛ یونس بن عبدالرحمن نیز در آن هنگام نزد امام بود. امام به یونس بن عبد الرحمن اشاره کردند که وارد اتاق شده و پشت پرده مخفی شود و حرکت نکند تا امام به او اجازه خروج دهند. اهل بصره وارد اتاق شده و با امام به گفت‌وگو نشستند و شروع به بدگویی از یونس کردند. زمانی که آنان با امام خداحافظی کرده و رفتند؛ امام به یونس اجازه دادند که از پشت پرده بیرون آید. یونس، نزد امام آمد، در حالی که گریه می‌کرد و می‌گفت: من این گونه از شما حمایت می‌کنم؛ اما یارانم از من این گونه سخن می‌گویند. امام در جواب یونس دو نکته را متذکر شدند:

1. تا زمانی که امام تو از تو راضی است از سخنان آن‌ها ناراحت مباش و سخنان آن‌ها به تو زیانی نمی‌رساند.

2. ای یونس! با مردم در مورد آموزه‌های آشنا سخن بگو و آن چه را نمی‌دانند، رها کن. این سخن امام علت انکار یاران یونس را نشان می‌دهد. در جامعه شیعی عصر امام، توان اندیشه ورزی همه افراد یکسان و همه آموزه‌های دینی برای همگان قابل هضم نبوده؛ لذا امام از یونس می‌خواهند هر آن چه را خود می‌داند در اختیار دیگران قرار ندهد و تنها از آموزه‌های آشنا با آن‌ها سخن بگوید.

ضمناً این گزارش نشان می‌دهد که در این دوره، بر اثر انتشار عقاید انحرافی، گاهی افراد، خواص جامعه را نیز رد نموده و در عقاید و باورهای آن‌ها شک و تردید می‌کردند.

8. ترویج عقاید و باورهای کلامی صحیح و رد عقاید و باورهای نادرست جریان‌های انحرافی

جریان‌های انحرافی، در پی انتشار عقاید و باورهای خود، به ویژه باورهای کلامی بودند. امام علیه السلام نیز مرتبا در گفت‌وگو با اصحاب خود، این باورها و عقاید نادرست را مورد نکوهش قرار داده و باورهای صحیح را انتشار می‌دادند.

به عنوان نمونه، امام علیه السلام در یک مجلس به رد عقاید برخی از جریان‌های انحرافی پرداخته و آن‌ها را مورد لعن قرار دادند:

حدّثنا محمّد بن موسى المتوکّل رضی اللّه عنه قال: حدثنا علی بن إبراهیم بن هاشم، عن أبیه، عن علی بن معبد، عن الحسین بن خالد الصیر فی قال: قال أبو الحسن الرضا علیه السلام: من قال بالتناسخ فهو کافر، ثمّ قال علیه السلام، لعن اللّه الغلاة الا کانوا یهودیا الا کانوا نصاری الا کانوا قدریّة الا کانوا مرجئة الا کانوا حروریّة ثمّ قال علیه السلام: لا تقاعدوهم، و لا تصادقوهم، و ابرؤا منهم بری‏ء اللّه منهم‏ (عطاردی، 1406: ج2، ص503).

در نامه ای که یونس بن عبدالرحمن به امام می‌نویسد، به خوبی روشن است که امام با باورهای کلامی فرقه‌‌های انحرافی مبارزه و عقاید و باورهای کلامی صحیح را در اختیار اصحاب قرار می‌دهند:

علی بن محمد قال حدثنی محمد بن أحمد عن یعقوب بن یزید عن الحسین بن بشار الواسطی عن یونس بن بهمن قال قال لی یونس: اکتب إلی أبی الحسن علیه السلام فاسأله عن آدم هل فیه من جوهریة الله شی‏ء؟ قال فکتب إلیه فأجابه: هذه المسألة مسألة رجل علی غیر السنة فقلت لیونس فقال لا یسمع ذا أصحابنا فیبرءون منک قال قلت لیونس: یبرءون منی أو منک (کشی، 1348: ص492).

9. تفسیر صحیح آیات قرآن کریم

برداشت و تفسیر نادرست از برخی آیات، سبب پیدایش جریان‌های انحرافی، به ویژه در حوزه کلام می‌شد. امام علیه السلام با تفسیر صحیح آیات با این اندیشه‌ها و باورهای کلامی نادرست مبارزه می‌کردند. علی بن جهم که به عدم عصمت انبیا اعتقاد داشت، از امام علیه السلام درباره عصمت حضرت آدم سؤال می‌کند که معنای این آیه چیست: «فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَی آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَی» (طه: 121). امام علیه السلام در پاسخ می‌فرمایند: «خداوند عزوجل آدم را حجت در زمینش و جانشین خود در بلادش قرار داده است و او را برای بهشت نیافریده بود؛ در حالی که معصیت آدم در بهشت بود، نه در زمین تا تقدیرات امر الاهی کامل شود. هنگامی که به زمین فرستاده شد و حجت و خلیفه الاهی شد، مقام عصمت پیدا کرد؛ آن گونه که خداوند متعال می‌فرماید: إِنَّ اللّهَ اصْطَفَی آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَالَمِینَ» (آل عمران: 30) (صدوق، 1372: ج1، ص191).

گاهی امام در بیان اندیشه‌ها و افکار جریان‌های انحرافی از قاعده «جری» و «تطبیق» استفاده می‌نمودند. امام در تفسیر آیه «وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ»؛ فرمودند:

أبو صالح خلف بن حامد الکشی، عن الحسن بن طلحة، عن بکر بن صالح، قال سمعت الرضا علیه السلام یقول ما یقول الناس فی هذه الآیة قلت جعلت فداک و أی آیة قال قول الله عز و جل وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ، قلت اختلفوا فیها، قال أبو الحسن علیه السلام و لکنی أقول نزلت فی الواقفة انهم قالوا لا إمام بعد موسی علیه السلام فرد الله علیهم بل یداه مبسوطتان، و الید هو الإمام فی باطن الکتاب، و إنما عنى بقولهم لا إمام بعد موسی علیه السلام (علامه مجلسی، 1404: ج48، ص264).

امام با استفاده از قاعده جری و تطبیق می‌فرمایند: این آیه شریفه در شأن واقفه نازل شده است.

10. استفاده از اصل تحریم

امام علیه السلام با تکیه بر آیات قرآن کریم، به طور کلی اصحاب را از مجالست و همنشینی با جریان‌های انحرافی منع می‌نمودند. امام در یکی از سخنان خود، مجالست و همنشینی با فرقه واقفه را تحریم نمودند:

خلف، عن الحسن بن طلحة المروزی، عن محمد بن عاصم، قال سمعت الرضا علیه السلام یقول یا محمد بن عاصم، بلغنی أنک تجالس الواقفة قلت نعم جعلت فداک أجالسهم و أنا مخالف لهم، قال لا تجالسهم فإن الله عز و جل یقول وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ، یعنی بالآیات الأوصیاء الذین کفروا بها الواقفة (علامه مجلسی، 1404: ج48، ص264).

امام، نه تنها از همنشینی و مجالست با جریان‌های انحرافی نهی می‌فرمودند؛ بلکه هرگونه ارتباط مالی را هم با ایشان ممنوع می‌دانستند. امام پرداخت زکات به واقفیه را حرام اعلام کردند (طوسی، 1411: ص47).

امام، در یکی دیگر از سخنان، همنشینی و مجالست با جریان انحرافی مجبره را تحریم می‌نمایند و می‌فرمایند: «کسی که گمان کند خداوند بندگانش را بر گناهان اجبار می‌نماید و آن‌ها را به آن چه نمی‌توانند، مکلف می‌کند؛ از قربانی او نخورید و شهادتش را نپذیرید و پشت سرش نماز نخوانید، و چیزی از زکات به او ندهید!» (صدوق، 1372: ص113).

11. ترویج فرهنگ مهدویت در جامعه

چنان که در بیان علت انحراف فرقه واقفیه گفته شد، اعتقاد به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نشناختن مصداق واقعی آن، سبب شد این عده به کجروی و انحراف دچار گردند (طوسی، 1411: ص41).

امام علیه السلام با معرفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، با جریان‌های انحرافی که با اندیشه قائمیت به وجود آمده بود، مبارزه می‌کردند. امام، حضرت مهدی را این گونه به مردم معرفی می‌نمودند: «إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِه» (صدوق، 1395: ج2، ص378).

امام رضا علیه السلام به مناسبت‌های مختلف، روح اندیشیدن به آینده و ایمان به آینده ای روشن را در وجود یاران خود زنده کردند و می‌فرمودند: «الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِی غَیْبَتِهِ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَخْرُجَ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْرا (صدوق، 1395: ج2، ص372)؛ حجت قائم که در غیبتش انتظار او را کشند و در ظهورش مطاع باشد، اگر نماند از دنیا مگر یک روز، خدا همان روز را طولانى کند تا ظهور کند و آن را پر از عدالت کند.» این سخن، به مردم این نوید را می‌دهد که باید به آینده ای روشن امید داشته باشند. اندیشیدن و امید به آینده ای روشن، انسان را در انجام دادن وظایفش محکم‌تر و مشتاق‌تر می‌نماید.

امام رضا علیه السلام به گونه ای از ظهور، سخن می‌گفتند که این روح آمادگی را درون انسان‌ها پرورش می‌دادند. ایشان می‌فرمایند: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّه؛ بهترین عبادات امّت من انتظار فرج و گشایش در امور مسلمین از جانب خدا است» (صدوق، 1378: ج2، ص36).

12. استفاده از اصل کرامت

امام، در مقابله با جریان‌های انحرافی، گاهی از کرامت استفاده می‌نمودند. ایشان در مبارزه با جریان انحرافی زیدیه از اصل کرامت استفاده نمودند. محمد بن سلیمان بن داوود حسنی که عامل حرکت زیدیه در مدینه بود، به عنوان فرماندار انقلابی مدینه از حضرت رضا علیه السلام دعوت می‌کند که به این قیام بپیوندد؛ ولی امام ابا می‌کنند و این گزارش فقط در همین حد است!

در جمله ای به نوعی با اخبار غیبی می‌فرمایند:

«تا بیست روز دیگر به شما ملحق خواهم شد»؛ و اتفاقا قبل از رسیدن آن زمان قیام به شکست انجامید!

یعنی موضع ایشان در برابر این نحوه قیام‌های زیدیه همان موضع پدران گرامی‌شان بود؛ که با اطلاع غیبی یا تحلیل آن‌ها می‌دانستند که این نوع حرکت نافرجام است.

در جایی دیگر، امام برخی از اموری را که در آینده برای ابن هذاب پیش خواهد آمد، اعلام نمودند که گزارش آن به این صورت است:

نظر الرضا علیه السلامإلى ابن هذاب فقال إن أنا أخبرتک أنک ستبتلى فی هذه الأیام بدم ذی رحم لک أ کنت مصدقا لی قال لا فإن الغیب لا یعلمه إلا الله تعالى قال علیه السلام أ و لیس الله یقول عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فرسول الله عند الله مرتضى و نحن ورثة ذلک الرسول الذی أطلعه الله على ما شاء من غیبه فعلمنا ما کان و ما یکون إلى یوم القیامة و إن الذی أخبرتک به یا ابن هذاب لکائن إلى خمسة أیام فإن لم یصح ما قلت لک فی هذه المدة فإنی کذاب مفتر و إن صح فتعلم أنک الراد على الله و على رسوله و لک دلالة أخرى أما إنک ستصاب ببصرک و تصیر مکفوفا فلا تبصر سهلا و لا جبلا و هذا کائن بعد أیام و لک عندی دلالة أخرى إنک ستحلف یمینا کاذبة فتضرب بالبرص قال محمد بن الفضل فو الله لقد نزل ذلک کله بابن هذاب فقیل له أ صدق الرضا أم کذب قال لقد علمت فی الوقت الذی أخبرنی به أنه کائن و لکنی کنت أتجلد (راوندی، 1409: ج1، ص343).

بنابراین، امام در برخی از موارد با بیان برخی از امور غیبی، مقام امامت خود را برای مردم روشن و جریان‌های انحرافی را نیز به این مسأله آگاه می‌نمودند.

نتیجه

مطالعه و بررسی عصر رضوی نشان می‌دهد، جریان‌هایی، نظیر واقفیه، معتزله، غلات، خوارج، زیدیه، حلولیه و…در جامعه رضوی در حال فعالیتند. امام رضا علیه السلام به عنوان شخصیت برتر جامعه شیعی و امام عصر، مبارزه با این جنبش‌ها و جریانات را از مهم‌ترین وظایف خود می‌دانند. بررسی تحلیلی سخنان و سیره امام دوازده گونه برخورد را روشن می‌نماید:

 گفت‌وگو و مناظره با سران جنبش‌ها و جریان‌های انحرافی، پرورش نخبگان علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ارتباط امام با خواص جامعه و دفع شبهه‌های آنان، ترویج تشیع اعتقادی، اعلام فهرست مراجع دینی مورد تأیید، انتشار فهرستی از پایه گذاران جریان‌های انحرافی و بیان عمق انحراف آن‌ها در قالب احادیثی کوتاه، مبارزه با انتشار تردید‌ها و تشکیک‌های دشمن، استفاده از اصل تحریم، ترویج عقاید و باورهای کلامی صحیح و رد عقاید و باورهای نادرست جریان‌های انحرافی، تفسیر صحیح آیات قرآن کریم، ترویج فرهنگ مهدویت، استفاده از اصل کرامت.

موارد مذکور گونه‌های برخورد امام رضا علیه السلام با جریان‌های انحرافی است.


منبع: گروه تاریخ اسلام مجتمع آموزش عالی امام خمینی (ره)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۰۵
انجمن رهپویان هدایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی