رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان
شنبه فروردين ۵ ۱۳۹۶، ۱۱:۲۴ ق.ظ

بررسی فدیه در مسیحیت

آنچه در ادامه خواهید خواند بررسی فدیه در مسیحیت ونقد آن است. این بررسی نشان می دهد فدیه در در میان ادیان باستانی و چندگانه پرست ریشه دارد.

مسیحیان از دیرباز اعتقاد داشتندکه به علت گناه اولین انسان ها( آدم و حوا) دور از خداوند متولد می شوند، و به علت رنج و مرگ عیسی مسیح بر صلیب می توانند دوباره با او آشتی کنند؛ یعنی « مرگ مسیح کفاره گناه انسان می‌شود. مسیح نه برای گناه خود، بلکه برای نجات انسان، با مرگ کفاره‌ای خویش، بر هلاکت و شیطان پیروز شد.»

در انجیل آمده است:

« ... اما اگر گناهی از شما سرزند، کسی هست که برای ما نزد خدای پدر وساطت کند و بخشایش ما را از او درخواست نماید. این شخص، عیسی مسیحی است که مظهر راستی و عدالت است. او کسی است که تاوان گناهان ما را داده تا خدا مارا هلاک نسازد. او با این کار، رابطه دوستانه میان خدا و ما به وجود آورده است. او نه فقط برای گناهان ما بلکه برای گناهان تمام مردم جهان فد شد.(یوحنا1:2و2)

به نظر آکویناس گناهی که ما با آن زاده می شویم، سه اثر برجای میگذارد،

1- روحمان را آلوده می کند و تمایلی فطری برای گریز از خداوند در ما به وجود می آورد.

2- ما اسیر شیطان زاده شده ایم، یعنی علاوه بر تمایل فطری به گناه؛ شیطان هم می تواند با قوت در ما نفوذ کند.

3- ما به سبب گناهانمان چه فطری و چه گناهانی که خود مرتکب شده ایم، مستحق کیفریم. زیرا از فرمان خداوند تخطی کرده ایم.

در بیان آکویناس، ابتلای در گناه، روی گرداندن از خداوند است و انسان را مستحق کیفر ابدی می کند. کیفر ابدی دینی است که باید به دلیل گناه به خداوند پرداخت شود.

هرچند خداوند می توانست به حق انسان ها را از بار گناه آزاد کند، بدون آنکه خواهان هیچ جبرانی از سوی آنان باشد؛ اما مطالبه این دین، حق اخلاقی خداوند است.وی معتقد است که هیچ یک از ما نمی تواند دینی را که به علت گناهانمان بر ذمه داریم، ادا کند.

ما انسان ها، نه فردی و نه جمعی نمی توانیم زیانی را که از گناه آدم متوجه کل بشریت شده جبران کنیم؛ زیرا خداوند موجودی نامتناهی است و هرگونه تعدی و تعرض به ساحت الهی دارای ابعادی نامتناهی می شود.

فیلیپ کویین، آراء اکویناس را نقد و بررسی کرده است. وی به پیامدهای ناخوشایند این نظریه نیز اشاره می کند؛

مطابق این نظر تنها کسانی میتوانند کفاره گناه فطری را بپردازند که از طریق غسل تعمید از فدیه مسیحی بهره مند گردیده اند، بنابراین دیگران به ویژه کسانی که پیش از غسل تعمید مرده یا کسانی که درباره مسیح چیزی نشنیده اند، تا ابد از بهشت محروم می شوند.

چطور می توان مرگ مسیح را بهایی برای ادای دین ما تلقی کرد؟

شهودات اخلاقی گواهی می دهند که این تصور باطلی است که شخصی برای جبران جرم شخصی دیگر جای اورا بگیرد و از این طریق او را واقعا از فشار تکالیف اخلاقی اش نجات دهد. کویین معتقد است که پس از تأمل و دقت در صحت شهودات اخلاقی همچنان تصدیق خواهیم کرد که مجازات عادلانه جرم سنگین را نمی توان  به طور کامل به عهده یک فرد بی گناه نهاد.

وی معقول بودن این آموزه دینی را نمی پذیرد که« مسیح تمام آن دینی را که به حق بر ذمه ماست ، از طرف ما پرداخت کرده است».

کویین مسیحی که تلاش می کند آموزه «فدیه» را معقول نشان دهد، چاره ای جز جرح و تعدیل رأی آکویناس ندارد. از نظر وی معقول نیست که رنج و مرگ مسیح، دین ما را کامل ادا کند. بلکه رنج و مرگ او موجب رحم و شفقت خداوند می شود؛ در نتیجه آن بخشی از دین ما را که قادر به ادای آن نیستیم، بر ما می بخشد.

تلاش کویین برای معقول نشان دادن آموزه فدیه کاملا بی نتیجه است؛ زیرا وی سرانجام می پذیرد که خداوند با صفت رحمت و بخشش خود از گناهان ما چشم پوشی می کند.

بدیهی است مفهوم دینی بخشش، با مفهوم فدیه کاملا متفاوت است. پرسش این است که از ابتدا چه اشکال عقلی در قبول بخشش خداوند دارد؟ آیا این بخشش تا آن اندازه نامعقول است که مسیحیت رایج برای فرار از آن چاره‌ای جز تمسک به فدیه نداشته باشد؟

به نظر می رسد اشکال دیگری که به تبیین آکویناس وارد است و از نگاه کویین مخفی مانده است، نامعقول بودن نفس گناه جبلّی است. چگونه می توان چیزی را که داخل در فطرت و سرشت انسان است، گناه قلمداد کرد؟ آیا نامعقول نیست گفته شود انسان‌ها به دلیل گناه اولیه آدم، به صورت فطری گناهکار زاده شوند؟ از نگاه عقل، عقوبت بر گناه زمانی صحیح است که انسان با وجود قدرت بر انجام گناه یا ترک آن ، جانب گناه را بگیرد و آن را انجام دهد. علم، قدرت و اختیار از عوامل مؤثر در ماهیت گناه اند؛ ولی در گناه فطری و جبلّی , هیچ یک از عوامل وجود ندارند.

درک صحیح از آموزه تثلیث نیز ناممکن است؛ به طوری که وجود اختلاف نظرها و تشتت آرا در تفسیرآن, خود گواه نامعقول بودن آن است. خود دانشمندان مسیحی نیز اذعان کرده اند که تثلیث فهم ناپذیر است. از نظر آنان, تثلیث سرّی از اسرار الهی است  که مسیحیان معمولی باید بدون فهم آن را بپذیرند. درباره ناسازگاری تثلیث با توحید و خلاف واقع بودن آن، در آینده صحبت خواهیم کرد.

نتیجه ای که از این فصل به دست می آید، گویای عدم وضوح یا بی معنا بودن مفاهیمی همچون تجسد، فدیه و تثلیث است. از آنجا که تعریف و تبیین نجات مسیحی فقط با چنین مفاهیم بنیادینی ممکن است، با مبهم بودن نفس این مفاهیم، آموزه نجات نیز معنای خودرا ازدست خواهد داد. وقتی بسیاری از مسیحیان اعتراف می کنند که تصور روشنی از تجسد ندارند، چگونه می توانند ادعا کنند که نجات انسان از طریق انسان شدن خدا را درک می کنند و باید به آن ایمان داشته باشند؛ به ویژه کسی که در جست وجوی ایمان و در صدد انتخاب دین یا مذهب است و تعهدی پیشین ندارد. آیا می توان از او خواست به چیزهایی ایمان بیاورند که ورای ادراک اند؟

ریشه های آموزه فدا در ادیان ابتدایی

اعتقاد به اینکه همه انسان ها گناه کارند و کسی باید جانش را فدا کند تا خدا راضی شود و بشر را از بار گناه خلاصی بخشد، به مسیحیت اختصاص ندارد. در میان ادیان باستانی و چندگانه پرست نیز چنین اعتقادی وجود داشته است. این ادیان نیز به شخصیت هایی اسطوره ای معتقد بودند که با اهدای جانخویش بشریت را نجات می دهند و یا با قربانی کردن کسی، خدا یا روح را ساکت می کنند. در این بخش به پیگیری ریشه های آموزه فدا در ادیان قبل از مسیحیت می پردازیم.

عقیده فدا در تبت

در اساطیر هندی، ایندرا، پادشاه خدایان و خدای آب و طوفان و جنگ است. فصلی از کتاب "ریگ ودا" به نام اوست. او همسر ایندرانی است. ایندرا، ایزدی دلبر و جنگاور است و مهمترین پیشکار وارونا، خدای آسمان پرستاره به شمار می آید. اوست که زمین را به آریایی ها می بخشد و آب های خروشان را هدایت می کند. مردم باستانی نپال در تصاویر آیینی شان، تصویر خدای ایندرا را در حالی می کشند که بر صلیب مصلوب شده است. اندرادا کروزیوس، اولین اروپایی که وارد سرزمین مرتفع و دوردست تبت شد، در خاطراتش می نویسد: "مردم این نواحی، خدایی به نام ایندار دارند که معتقدند خونش بر صلیب ریخته شد تا بار گناهان بشریت را بردارد."

پرومتئوس یونان

در اسطوره های یونان، پرومتئوس یکی از تیتان ها و خدای آتش است.

پرومتئوس یکی از تیتان های مورد احترام زئوس و تنها باقی مانده تیتان ها از جنگ زئوس بود. زئوس در عصر آفرینش انسانها، پرومتئوس را برگزید تا همه چیز را به انسان بدهد جز آتش. پرومتئوس به انسان ها عشق می ورزید و نمی توانست ناراحتی و رنج آنان را ببیند. به همین علت، به دور از چشم  زئوس، آتش را به انسان داد. وقی خبر به زئوس رسید، اورا بر سر قله قاف در قفقاز برد و او را به جزای اعمال خود رساند؛ هر روزعقابی می آمد و جگر پرومتئوس را می خورد و شب، جگر از نو می رویید.

دکتر ساوئویل می گوید:

"پرومتئوس  جانش را فدای بشریت کرد و غضب خدا را به جان خرید تا بشریت نجات یابد."

مسیحیان نیز از این شباهت ها آگاه بوده اند. از این رو، سعی کرده اند تا توجیهی برای این شباهت ها بیایند. نویسنده ای مسیحی به یکی از توجیهات اشاره کرده است:

"بزرگان کلیسا از پولس تا آگوستین یعنی از قرن اول تا قرن پنجم میلادی، از این شباهت ها بی اطلاع نبوده اند... آنان اظهار می داشتند که شیطان، خواهان شباهت یافتن با مسیح بوده است و به همین سبب مشرکان را واداشته تا این عقاید و شعائر را بپذیرند، اما این ادعا در عصر حاضر قابل دفاع نیست..."

دین پژوهان معتقدند هنگامی که مبشران مسیحی، به ترویج مسیحیت در میان بت پرستان مشغول بودند، برای جذب آنان برخی از آموزه های این آیین ها را وارد مسیحیت کردند. به اعتقاد ویل دورانت:

"مسیحیت، بت پرستی را نابود نکرد. بلکه به اندیشه های ادیان شرک آلود، لباسی مسیحی پوشانید."

در دیباچه کتاب تاریخ مسیحیت، اثر ادوار گیبون می خوانیم:

"اگر بت پرستی مغلوب مسیحیت شد، مسیحیت نیز به همان میزان به بت پرستی آلوده گشت و برخی آموزه های بت پرستی وارد آیین مسیحیت شد."

خداوند متعال نیز در قرآن به این مطلب اشاره می فرماید:

"وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ"

واین گفتار آنها [مسیحیان] است که بر سر زبان هایشان قرار دارد و شبیه گفتار کافران قبل از ایشان است.(توبه/30)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی