بهائیان سردمداران تبعیض
تحجر و خشک مغزی تشکیلاتی از ویژگی های اصلی مهره های فرقه ضاله بهائیت می باشد و آنان با ابزارهای مختلفی سعی در کتمان این امر را دارند.
تحجر و خشک مغزی تشکیلاتی از ویژگی های اصلی مهره های فرقه ضاله بهائیت می باشد و آنان با ابزارهای مختلفی سعی در کتمان این امر را دارند.
نگین قدمیان، مهره تشکیلاتی فرقه ضاله بهائیت، همان فردی که پس از شنیدن خبر شهادت سردار سپهبد، حاج قاسم سلیمانی به همراه یکی از اعضای سازمان منافقین به شادی و پایکوبی پرداخته بودند، از اعضای دانشگاه های غیر قانونی و زیرزمینی متعلق به بهائیها است.
در حقیقت تشکیلات فرقه ضاله بهائیت به دنبال فرصتی جهت حضور و نفوذ در لایه های اجتماعی می باشد و از این رو مهره های این فرقه در بسیاری از انجمن های رسمی و غیر رسمی ورود پیدا می کنند. باید بسیار هوشیار بود، بهائیان که دیگر برای کارهای مخرب فرقه ای خود و نفوذ در لایه های اجتماعی بهانه کم آورده اند، اینبار آلودگی هوا را دستاویزی جهت ترویج انحرافات و اعوجاجات خود ننمایند.
باب در کتاب دلائل سبعه ظهور حضرت موسی(ع) را پس از دوران داوود عنوان کرده و نوشته است: نظر کن در امت داوود که پانصد سال در زبور تربیت شدند تا آن که به کمال رسیدند. بعد که موسی ظاهر شد قلیلی که از اهل بصیرت و حکمت زبور بودند ایمان آوردند!!!!(به نقل از کتاب اسرار الاثار، اسدالله مازندرانی بهائی، صفحه 109)
مبلغان فرقه ضاله بهائیت همواره در نوشته هایشان ادعا کرده اند که بها، سردمدار اصلی این فرقه بی سواد بوده و خواندن و نوشتن نمی دانسته است. از آنجا که به قول گذشتگان دروغگو کم حافظه می باشد مهره های این فرقه ضاله در موزه ای که خود برپا کرده اند نوشته هایی با دست خط بها را در معرض بازدید عموم قرار داده اند!!! جالب اینجاست در این موزه ابزاری مانند قلم بها را نیز به نمایش گذاشته شده است.
با توجه به این نوشته ها و اعتراف به ظاهر تاریخ نویسان بهائی در مورد مکتب رفتن و درس آموزی باب، برخی از دروغ پردازان خبره مانند عبدبها قلم به انکار و کتمان برده و در صدد تحریف حقیقت برآمده اند.
اگر کسی بپذیرد که پس از پیامبر اسلام، پیامبر دیگری ظهور خواهد کرد، کافر است. پیامبر اسلام آخرین فرستاده خدا است. این مسئله به استناد قرآن و سنن نبوی ثابت شده است. همچنین سایر علما نیز معتقدین به بهائیت را کافر می دانند. بنابر این ازدواج با مرد یا زن بهائی از نظر اهل سنت و جماعت صحیح نیست.
سرخوردگی حاصل از این شکست موجب شده تا بهائیان به ادبیات شبهه روشنفکر مآبانه روی بیاورند تا 200 سال جاسوسی و خیانت پیشگی سردمدارانشان را کتمان کنند. با رجوع به نوشته های سردمداران بهائیت مانند باب و بها مشخص می گردد که ژست روشنفکری این مهره های وطن فروش تا چه اندازه پوچ و بی اساس می باشد.