تلاش مولوی عبدالحمید برای جلب توجه بهائیان
رهپویان هدایت: چندی است که هجمه دشمنان اسلام به احکام قرآن بیش از پیش افزایش یافته تا جایی که کار برخی از معاندان به هتاکی علیه قرآن و سنت رسیده است. در این بین، برخی مانند مولوی عبدالحمید گوی سبقت از منکران و مخالفان شریعت اسلام را ربوده و در کسوت یک شخصیت دینی در صدد نفی ارزش های اسلامی برآمده است.
دوستی مولوی عبدالحمید با کافران و معاندان به جایی رسیده است که امروزه چشم امید آنان به خطبه های وی است. آقای عبدالحمید ظاهرا این آیه را فراموش کرده که می فرماید:
الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۚ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا، همانان که غیر از مؤمنان، کافران را دوستان [خود] مىگیرند. آیا سربلندى را نزد آنان مىجویند؟ [این خیالى خام است،] چرا که عزت، همه از آنِ خداست.(سوره نساء، آیه 139)
امروزه مواضع و گفته های مولوی عبدالحمید که در برابر آموزه های قرآن کریم است به گونه ای بیان می شود که گویی مولوی برای خشنودی دشمنان دین حاضر شده دستورات قرآن را زیر پا بگذارد. کسی که مدعی تبلیغ دین و احکام الهی است هیچگاه تحت تاثیر جوسازی های دشمنان خدا قرار نمی گیرد و تنها رضای الله را می طلبد.
با این وصف، بهتر است مولوی از طریق باطلی که در پیش گرفته به جانب دستورات الهی بازگردد و برای خوشایند دشمنان دین، تا این حد احکام اسلام را به بازی و سخره نگیرد. اگر عملکرد این ایام مولوی عبدالحمید را به سایر علماء و بزرگان اهل سنت که دارای ملکه انصاف هستند بگوییم و از آن ها در خصوص وی نظر خواهی کنیم، به یقین وی را در جرگه متدینان نخواهند دانست.
جالب است که آقای عبدالحمید که داعیه شیخ السلامی دارد در ایام اخیر به حمایت از دشمنان قسم خورده اسلام یعنی بهائیان مبادرت کرده و دل سوز آنان شده است. آیا بهتر نیست مولوی کمی هم غصه دار احکام اسلام و اهانت هایی که به قرآن کریم می شود، گردد و برای احقاق شریعت الهی قدمی بردارد.
متاسفانه عملکرد ایشان نشان می دهد که سخت فریب احترام های صوری و ساختگی دشمنان اسلام را خورده است و تحت تاثیر فضاسازی ها به دنبال ایجاد نا آرامی در کشور است.