منجی سازی فرق تصوف بر پایه جعلیات و انحرافات
فرقههای صوفیه در خصوص موضوع مهدویت، یک خوانش ابداعی و جعلی ارائه میکنند که همسو با آموزههای انحرافی و در مسیر تأمین منافع مالی و غیرمالیشان باشد.
فرقههای صوفیه در خصوص موضوع مهدویت، یک خوانش ابداعی و جعلی ارائه میکنند که همسو با آموزههای انحرافی و در مسیر تأمین منافع مالی و غیرمالیشان باشد.
روسای فرقه های انحرافی برای اینکه بتوانند جایگاه و شأنیت خود را در برابر مریدان جاهل حفظ کنند ، بایستی از القاب پوشالی و عناوین پرطمطراق استفاده کنند و این ذهنیت دروغین را در اذهان مریدان شان ایجاد کنند که آنان دارای مقامات و کرامت خارق العاده ای هستند که هرکسی توانایی دست یابی به این قدرت و جایگاه را ندارد.
دراویش گمراه فرقه ذهبیه براین باور هستند که حضرت مهدی عج فوت کرده است. بر اساس مکتوبات به جامانده از قطب هفدهم فرقه ذهبیه علاء الدوله سمنانی آمده است: خدا میداند آنگاه او(حضرت مهدی) غایب شده بود در طبقه ابدال درآمده و همچنان عمر یافت تا قطب ابدال شد و نوزده سال قطب بود و خدای میداند که او مرده است و او را در مدینةالرسول دفن کردند و شبهه در این نیست.
امروز دراویش بیچاره با تکیهبر این اباطیل و جعلیات، ادعای پیروی از مذهب حقه شیعه اثنی عشری رادارند و بر اساس رفتارهای سلیقهای اقطاب و مشایخ فرقه، ارادت و احترام به قطب معلومالحال فرقه را جایگزین ارادت خالصانه به ساحت امام زمان (عج) نمودهاند.
فرقههای صوفیه با آموزههای انحرافیشان، نقش بسزایی در رواج تفکرات کفرآمیز در جوامع اسلامی دارد. توحید ناب و اصیلی که شریعت اسلامی همیشه منادی آن بوده و پیشوایان دینی با تبعیت از رهبران آسمانی تشیع ، مروج و مبشر آن هستند، در آیین یهود و مسیحیت به لحاظ تحریفات صورت گرفته، بهتدریج با شرک و الحاد آمیختهشده است.
یکی از راههای شناخت انحرافات فرقههای صوفیه، بررسی احوالات مریدان فرقه است. مریدانی که بعد از عمری بندگی در رکاب مراد و قطب فرقه، برایشان روشن میشود که چگونه سرمایه عمر وزندگی خود را به بطالت و شقاوت گذراندند. اعترافات این افراد میتواند درس عبرتی باشد برای دراویش بیچاره که هنوز خود را از این مسیر ضلالت بار نجات ندادهاند.
تمام تلاش نویسندگان صوفی مشربی که خود را در زمره اساتید برجسته کشور مطرح میکنند، این است که به بهانههای واهی، تفکر صوفیانه را در لباس و ظاهر اسلامی به اذهان عمومی نشان بدهند. آنان سعی میکنند باورهای انحرافی و متناقض صوفیه را با اسلام ناب محمدی مطابقت بدهند و از کنار آن، بتوانند مسلک فرقهای خود را پیش ببرند.
دراویش فرق تصوف تمام تلاش خود را میکنند تا از هر طریق و وسیله ممکن، با استدلال به آراء بزرگان شیعه، برای باورهای فرقهای مشروعیت دینی بسازند. چندی قبل خبری منتشر کردیم مبنی بر اینکه دراویش صوفیه، از موضوع انسان کامل که استاد شهید مطهری به آن پرداختند، سوءاستفاده کرده و آن را به قطب و مراد معلومالحال فرقه خودشان نسبت میدهند. در این مجال کوتاه قصد داریم زوایای بیشتری از این موضوع را روشن کنیم.