برای شناخت بهتر فرقه صوفیه نعمت الهیه گنابادیه، در این مجال از مکتوبات مشایخ و اقطاب فرقه که برای مریدان بیچاره بسیار ارزشمند است می خواهیم استفاده کنیم و برای ما روشن شود خطی مشی که برای اداره فرقه در نظر گرفتند چقدر به آن پایبند هستند.
فرقه های صوفیه در عصر حاضر به بستری مساعد برای فعالیت های سیاسی افراد معاند مبدل شده است. امروزه شاهد آن هستیم که حتی افرادی با گرایشات مارکسیستی به کسوت درویشی درآمده و از حمایت های سران فرقه نیز بی نصیب نمی مانند.
با شدت گرفتن وخامت بیماری نور علی تابنده قطب کهنسال فرقه نمعت الهیه، آتش جانشینی قطب فرقه روز به روز شعله ور می شود و دامان فرقه به شدت سوزانده است.
بسیاری از سران صوفیه که خود را هم شان حق پنداشته و مریدانی گرد خویش جمع کرده اند دور از نظر نیست که از مصادیق طاغوت محسوب گردند. مدعیانی که سد راه عوام شدند و آنان را به ستایش و بندگی خود دعوت کردند، همانانی که برای خویش مقاماتی فوق الهی قائل شدند و از حد و مرز خویش فراتر رفته، حدود الهی را زیر پا گذاشتند.
بررسی وضعیت دراویش گنابادی در این روزها، نشان میدهد که روز به روز میزان تفرقه و دشمنی آنها با یکدیگر بیشتر می شود. این اختلافات کینه توزانه در میان دراویش به قدری گسترده شده که حتی شخص نورعلی تابنده هم در برنامه های خودش دچار سردر گمی شده و نمی داند چه کار باید بکند.
دغدغهی بسیاری از فعالان مذهبی و جوانان عزیزی که خطر فرقهها و به خصوص فرقهی صوفیه را درک کرده و متوجه شدهاند که ایشان باعث گمراهی مردم معتقد و مؤمن در زمینهی عرفان و سیر و سلوکند، این است که روش برخورد با اعضای این فرقه و به خصوص رهبران و سرتیمهای ایشان و افرادی که گمراه شدهاند، چگونه باید باشد.
فرقه نعمه الهیه در گمراهی و ضلالت یک راه متفاوتی از سایر فرقه در نظر گرفته است و منشا این تفاوت ها از این جا نشأت می گیرد که برخلاف سایر فرق تصوف که با کراهت و دوری شدید مردم مواجه می شد در حال حاضر برای جذب مخاطبین بیشتر از روش های جذاب وعامه پسند استفاده می کند واز این طریق به صورت هوشمندانه ، در پی فریب و اغوا مردم می باشد.