جمعی از فعالین فرهنگی کشور خطاب به اوباما: سرنوشت مذاکرات را به پرونده سعید عابدینی پیوند نزنید!

متن نامه که نسخه‌ای از آن در اختیار انجمن رهپویان هدایت قرار گرفت، بدین شرح است:

به نام خدای مسیح(ع)  و خدای محمد(ص)

جناب پرزیدنت اوباما

با سلام

در ابتدای نامه این فعالین آمده است: این نامه، شکوائیه­ای است که به نمایندگی ازطرف جمعی از فعالان مدنی و مذهبی ایران، برای شما به نگارش در آمده است. ما بیش از آن که دلبستگی به روابط و پیوند های شهروندی با حاکمانمان داشته باشیم، دغدغه حفظ شرافت و حرمت انسان­ها را داشته و داریم.

ما پیروان ادیان ابراهیمی اعم از یهود، مسیحیت و اسلام از دیر باز در این کشور در کنار هم بدون هیچ گونه درگیری یا توهین زندگی کرده و می­کنیم.

همان گونه که می­دانید، در هر کشوری قوانینی حاکم است که سنگ بنای قوام و پایداری آن جامعه، محسوب می­شود و همه کسانی که در قلمرو جغرافیایی و در محدوده زمینی،‌ دریایی و هوایی آن کشور قرار دارند، ملزم به رعایت آن هستند و در غیر این صورت، با استفاده از ضمانت اجراهای پیش بینی شده، با متخلفین و مجرمین برخورد می­شود.

بنابراین اگر کسی خلاف این قوانین عمل کند باید منتظر عواقب عمل خود باشد.فرد مجرمی به نام سعید عابدینی که این روزها به موضوع مورد مجادله شما با سران ایران در گفتگوها تبدیل شده، پیش از آنکه در دین مسیح ثابت قدم بوده باشد، شهروندی مذبذب می باشد که تابعیت دو گانه خود را محملی برای ضربه زدن به منافع دو کشور ایران و آمریکا کرده است.

جناب پرزیدنت اوباما؛ وقت آن نیامده که کنگره و کاخ سفید از ورود و دخالت در موضوعات بی­اهمیت و جزئی در روابط ایران و آمریکا دست برداشته، دیپلماسی خود را به کودکان ماجراجو پیوند نزنند و آیا بهتر نیست که در دعای نیایش ملی برای پشت کردگان به مسیح واقعی طلب هدایت کنید.

آنها در ادامه نامه خود نوشته اند: قبل از پیش داوری درباره اینکه آیا اطلاعات موثق و مورد اطمینانی درباره سعید عابدینی و خانواده‌اش به شما رسیده یا نه؟ چند کلامی درباره هویت واقعی وی با شما صحبت می­کنیم؛ چرا که چندین بار مورد حمایت دولت و برخی از نمایندگان کنگره کشور شما قرار گرفته است.

جناب پرزیدنت اوباما؛ سعید عابدینی پیش از هر چیز دیگر، نوجوانی ماجراجو می باشد که به همه اعتقادات فرزندان مسیح پشت پا زده و برای کسب شهرت به هر عمل خلاف وجدان انسانی دست زده است.

آیا در افسیسان نیامده است که " مست شراب مشوید، که شما را به هرزگی می کشاند". آیا می دانید که نوشیدن مشروبات الکلی تا حد افراط، عادت معمول سعید عابدینی بوده است؟

حتما مطلع هستید که زشتی امر زنا در اعتقادات مسیحیت تا آنجا است که فکر به آن نیز گناه به حساب می­آید و در انجیل متی 5 : 28 می­گوید:" اما من به شما می­گویم، هرکه با شهوت به زنی بنگرد،‌ همان دم در دل خود با او زنا کرده است"؛ آیا می­دانید، سعید عابدینی با وجود اینکه متاهل بوده، با خیانت به همسر خود، به همراه زنهای معلوم الحال، به کشورهای مختلف می رفته و بر اثر ارتکاب فعل شنیع زنا، به انواع بیماری­های جنسی و مقاربتی مبتلا شده بود؟

این فعالین خاطرنشان کرده‌اند: علاوه بر اینها، سعید عابدینی یک ایرانی است که بدون طی مراحل قانونی و اخذ مجوز، با راه اندازی کلیساهای غیر قانونی خانگی موجبات ناراحتی همسایگان وآزار آن‌ها را فراهم نموده است و بر اساس شکایت متعدد مردمی همسایگان, به تخلفات وی رسیدگی و درنهایت در دادگاه پس از طی مراحل قانونی محکوم شده است.

چگونه است که در کشورهای اروپایی و آمریکایی برای دعا در کلیسا، رضایت و اجازه همسایگان امری ضروری و بدیهی است و برپایی مسجد، انجمن و گروه­های اسلامی وحتی کلیسا در کشور آمریکا، نیاز به اخذ مجوز دارد؛ اما شما درخواست آزادی فردی را دارید که با نقض قوانین داخلی ایران و برای پیشبرد اهداف شوم خود، کلیساهای غیر قانونی خانگی راه اندازی می­کرده است؟

پرزیدنت اوباما؛ خوب است بدانید در ایران کسی این فرد را به عنوان کشیش نمی­شناسد و هیچ کدام از اقلیت­ها و جامعه­هایی که طبق قوانین جمهوری اسلامی آزادانه فعالیت می­کنند، وی را کشیش نمی­دانند و همه آنها، او را به عنوان فردی شیاد و کلاهبردار می­شناسند.

آقای اوباما، سعید عابدینی اصولا اعتقادی به مسیحیت ندارد و با کمال تاسف باید عرض کنیم، خواسته یا ناخواسته به خاطر او، بازیگر نقش اول داستانی شده اید که معلوم نیست توسط چه گروه‌هایی برای شما طراحی شده است.

برای ما معلوم نیست، نهادهای امنیتی بسیار زیادی که در کشور آمریکا فعالیت می­کنند، اطلاعاتی که درباره سعید عابدینی به شما داده اند، مثل صدها پیش بینی بی­اساس دیگر، مانند: حضور نظامی در افغانستان و عراق و جنگ سوریه و .. بوده یا نه؟ ولی بهتر آن است که در جریان قرار بگیرید که چه  دستهای پشت پرده ای در حال مدیریت شما هستند؟

اما آن چه اذهان بی­طرف دنیا را شگفت زده کرده، خبر دیدار شما با همسر فردی است که آبروی دینداران واقعی مسیح را به چوب حراج زده و داستان پلشتی و کثیفی وی, اعتباری برای مسیحیان راستین باقی نگذاشته است.

آیا می دانید با خانمی دیدار کرده­اید که خود از فساد اخلاقی و زن بارگی سعید عابدینی اطلاع داشته و برای درمان بیماری­های روانی ناشی از زندگی مشترک با وی، قرص­های آرامش بخش مصرف می­کرده و بعد از به زندان افتادن وی، کم کم به زندگی طبیعی خود برگشته است؟

پرزیدنت اوباما؛ در حالی که بسیاری از مردم فقیر آمریکا، آرزوی ملاقات حتی با فاصله چندین متری برای طرح خواسته­های خود با شما را دارند، شما برای ملاقات با نغمه شریعت­پناهی، و دیدار اختصاصی با وی وقت گذاشته و پیگیری آزادی سعید عابدینی را " اولین اولویت" دولت خود رتبه بندی کرده اید!!!

بار دیگر تاکید می‌کنیم، متدینین مسیحیت نیز خود را از لوث وجود افرادی مثل سعید عابدینی، مبرا می­دانند؛ چرا که حضور هر چند ظاهری و اسمی فردی با این فسادهای گسترده در هر دین و آئین و فرقه ای؛ مایه آبروریزی و شرمندگی،  به شمار می­آید.

فعالین فرهنگی کشور در پایان نامه اعلام کرده اند: جناب پرزیدنت اوباما؛ باز هم می­گوییم مسیحیان ایرانی، قرن­ها در کنار مسلمانان، به زندگی مسالمت آمیز خود ادامه داده و هیچ­گونه مشکلی با هم نداشته و حتی سه نماینده در مجلس شورای اسلامی دارند که در دنیا بی نظیر است؛ برعکس در کشور شما، مسلمانان با محدودیت­هایی مواجه هستند و در حالی که مدعی آزادی بیان هستید، خبرنگار ایران، حق حضور در خارج از محدوده سازمان ملل را ندارد.

جناب پرزیدنت اوباما؛ درخواست آزادی سعید عابدینی، مصداق آشکار دخالت در امور داخلی کشورهای مستقل، به شمار می­آید که در مقررات و پیمان­های بین المللی به آن تصریح شده است. آن هم در صورتی که این فرد، در داخل کشور ایران، علیه امنیت ملی کشور اقدام کرده و با طی روند قانونی و به حکم دادگاه، به تحمل مجازات محکوم شده و این در حالی است که شما به خود حق می­دهید که دامنه امنیت ملی کشور خود را تا خلیج فارس نیز گسترش دهید.

در پایان باز هم یاد آور می شویم که بهتر است شما هم جای شرکت در این سناریو، از فرصت تاریخی پیش آمده برای بهبود روابط دو کشور استفاده کنید و نگذارید موضوعات پیش پا افتاده ای چون آزادی یک فرد عادی (سعید عابدینی) که در میان هموطنان خودش هم جایی ندارد این فرصت تاریخی را از دو کشور بگیرد.

والسلام...