دلسوزی منافقین ورشکسته برای یک شیاد حرفه ای
شیاد کاظمینی بروجردی، روایات ضعیف و نامعتبری را در رابطه با ظهور حضرت حجت(عج)، برای فریب مردم استفاده می کرد؛ و با سوء استفاده از عقاید پاک مردم، ادعای ارتباط با ولی عصر(عج) می کرد.
وی که بسیار تلاش داشت، با ظاهری متفاوت و انگشت نما در بین مردم ظاهر شود، در مراسم های مذهبی با شمشیر و کفن ظاهر می شد.
دغل بازی های وی به اینجا نیز ختم نشد و با دستاویز قرار دادن آیات قرآن، برای کسانی که درخواست های دعا داشتند، آیات کلام الله مجید را با گلاب زعفران می شست و به آنها می داد و حتی افرادی را برای تبلیغ این شیادی ها به کار گرفته بود.
کاظمینی بروجردی با دفن غیر قانونی و غیر شرعی پدرش در شبستان مسجد، آنجا را مکانی برای قرآن خواندن و دعا کردن برای ظهور معرفی کرده بود.
وی که با توهم خود بزرگ بینی، دست و پنجه نرم می کرده است، از القاب مختص به خدا همچون" مجیب الدعوه "استفاده و خود را مرجع تقلید معرفی می کرده است.
ضد انقلاب خارج نشین، که وی را عروسک خیمه شب بازی خوبی تشخیص دادند، با اعزام فردی که ادعا می کرد، دنبال عارف کاملی است، از ساده لوحی وی استفاده کرده و وی را دعوت به حضور در انگلیس می کنند.
وی با توهین به مریدان ساده دل خود، آنها را افرادی می داند که چون سواری می دهند، من سوار آنها می شوم.
کاظمینی بروجردی با کنار هم قرار دادن عکس های پدر و پدر بزرگ خود در کنار عکس حرم شریف امام موسی کاظم(ع)، سعی در القای انتساب خود به ذوات مقدسه امامان معصوم (ع) را داشته است.
این فرد که با شیادی و با استفاده از تکنیک های روان شناسی به مهره دشمنان اسلام برای تخریب دکترین مهدویت تبدیل شده بود، مورد توجه نوری زاده ضد انقلاب فراری نیز قرار می گیرد.
گفتنی است، با توجه که اینکه ترویج نظرات غیر اسلامی به نام اسلام، توسط این دغل باز جاهل، به مذاق ضد دین های کینه توز خوش آمده بود، در سال 1390، برای دریافت جایزه صلح نوبل به این کمیته معرفی شده بود.