تکرار ادعاهای واهی نغمه شریعت‌پناهی
آلمان، کشوری که بیشتر یک پیرو کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بوده و تقریبا وزن سیاسی قابل توجهی در مذاکرات هسته‌ای با ایران ندارد، در بازی‌های مزورانه نغمه شریعت پناهی، به‌عنوان مقصد او انتخاب شد.
آیا وی، دیگر از جان کری وزیر امور خارجه و باراک اوباما رئیس جمهور و اعضای کنگره آمریکا، ناامید شده که به دامان کشوری نه‌چندان موثرکه برای راضی نگه داشتنش، او را در مذاکرات دخالت می‌دهند، پناه برده است؟
از طرف دیگر، عملکرد مناسب طرف ایرانی درباره تقاضای آزادی سعید عابدینی و تسلیم نشدن مقابل خواسته غیرقانونی آمریکایی‌ها، سبب خفت و خواری نغمه شریعت‌پناهی شد و او را مجبور کرد به آلمان پناه ببرد.
علاوه بر این، به نظر می‌رسد بعد از آنکه نغمه شریعت‌پناهی از دولت و مجلس آمریکا پاسخی دریافت نکرد- و صد البته به دنبال جواب مثبت هم نبود- زمین بازی و تاکتیک خود را کاملا عوض کرده و سیاسی کردن پرونده سعید عابدینی مسیر آینده حرکتی او را تشکیل خواهد داد.
هرچند که در کنار هم چیدن قطعات پازل بازداشت و محکومیت سعید عابدینی و اقدامات خانواده این مجرم امنیتی، عدم علاقه وابستگان به آزادی او را به اذهان متبادر می‌کند؛ اما حرکاتی عجیب و ریاکارانه از نغمه شریعت‌پناهی، هر چند وقت یک‌بار خوراک خبری رسانه‌های وابسته به اردوگاه صلیبی را فراهم می‌کند.
آنچه که به ترجیع‌بند همه اقدامات این منافق‌زاده تبدیل شده، تکرار ادعاهای واهی و بدون دلیل است که هیچ‌وقت موفق به اثبات آن نشده و مساله قابل اعتنا آنکه همین رسانه‌ها نیز برای مستندسازی اخبار خود-که سنگ بنای مطلب را تشکیل می‌دهد- هم که شده، از او تاکنون مطالبه مدرکی نکرده‌اند.
یکی از مطالبی که در مصاحبه‌ها توسط نغمه عابدینی مطرح می‌شود- و در مصاحبه با دوویچه‌وله نیز بهنحوی آن را تکرار کرد-، ادعای داشتن مجوز فعالیت سعید عابدینی در دوره اصلاحات است؛ اما این اجازه‌نامه از جانب چه نهادی به او داده شده، هنوز بر همگان مجهول است.
علاوه بر این، مگر با عوض شدن دولت‌ها با عناوین مختلفی چون: کارگزاران، اصلاحات و .... قانون اساسی- که میثاق ملی امت اسلامی ایران محسوب می‌شود- و دیگر قوانین موضوعه و جاری مملکتی، دستخوش تغییراتی شده که قوه مجریه که چارچوب حرکتی‌اش بر مبنای قوانین زیربنایی و بالادستی نظام است، اجازه تاسیس کلیساهای خانگی را به یک عنصر خودفروخته و مامور سازمان‌های جاسوسی بدهند؟
این گزاره در حالی مدنظر قرار گرفته که مدتی قبل، یکی از ورشکستگان سیاسی تجدید نظر طلب، در هواخواهی از سعید عابدینی اشک تمساح ریخته بود و به نوعی تمامی برنامه‌های خانواده وی، ارتباط دادن دوباره پرونده یک قانونشکن با مذاکرات سرنوشت‌ساز هسته‌ای خواهد بود.
مذاکره‌کنندگان اتمی ایران هم باید متوجه مهره‌بازی‌های یکی از اعضای خانواده منافقین باشند؛ چرا که درخواست آزادی یک مجرم زندانی ایرانی و-به فرض محال- پذیرفتن این خواسته غیرمنطقی، زیر سوال رفتن حاکمیت ملی و لطمه به عزت دستگاه قضایی و ملت ایران را در پی دارد.
