معرفی کتاب/ صهیونیسم مسیحی

به گزارش انجمن رهپویان هدایت، «نشر کتاب طه» با همکاری «مرکز پژوهش های صدا و سیما» اقدام به انتشار این کتاب در سال 1393 نموده است و موضوع اصلی این کتاب را «معرفی صهیونیسم مسیحی » شکل می‌دهد.

در این کتاب از تعریف صهیونیسم، تعریف صهیونیسم مسیحی، اهمیت جنبش صهیونیسم مسیحی، ریشه های تاریخی صهیونیسم مسیحی،‌ الهیات صهیونیسم مسیحی و پیامدهای تفکرات صهیونیسم مسیحی سخن به میان آمده و در قالب کتاب پیش‌گفته ارائه گردیده است.

ناشر در توضیح کتاب نوشته است: «پژوهش در باب صهیونیسم، سابقه ای طولانی دارد و به دلیل اهمیت آن و درگیر بودن بخش مهمی از جهان با مسأله صهیونیسم این پژوهش ها با حجم قابل قبولی انجام گرفته است. اما هنوز جوانب مهمی از این جنبش به خوبی معرفی نشده است. یکی از این جوانب، پیوند بخشی از جهان مسیحیت با صهیونیسم است، پیوندی که موجب پدید آمدن مفهوم صهیونیسم مسیحی است.»

در پیش گفتار مترجمان کتاب مورد اشاره، به طور کامل تاریخ تشکیل رژیم صهیونیستی فعلی از حدود 3000 سال قبل بررسی می گردد و روند ورود جهان مسیحیت به دنیای صهیونیسم مورد مداقه قرار می گیرد.

از نقاط قوت کتاب مذکور مستندات و ارجاعات دقیق آن است که نشانگر پژوهش محور بودن تألیف و هم چنین ترجمه آن است.

این کتاب در پنج فصل فهرست بندی شده است که در فصل اول مقدمه ای پیرامون تعریف و اهمیت جنبش صهیونیسم میسحی و اهداف و روش تحقیق ارائه شده است.

در فصل دوم به تفصیل به بحث ریشه های تاریخی صهیونیسم مسیحی از سال 1800 میلادی پرداخته شده و تقریبا آرای تمام صاحب نظران تاریخی در این باره مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم این کتاب به بحث الهیات صهیونیسم مسیحی پرداخته شده و آیات و مستندات کتاب مقدسی این جنبش مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

فصل چهارم، فصل سیاسی کتاب است و  در خصوص پیامدهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی سخن می گوید. از سیاست های حمایتی استعمار غرب از رژیم صهیونیستی و سیاست های خصمانه ی این رژیم منحوس تا آینده نگری این تفکرات در مخالفت با صلح جهانی مطالبی است در این فصل از منظر خواننده کتاب خواهد گذشت.

در فصل پنجم نیز که جمع بندی و استنتاج ماحصل کتاب است، مطالبی در خصوص گسترش صهیونیسم مسیحی  و انواع گوناگون آن و ارزیابی نقادانه این جنبش به نگارش درآمده است.  

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «صهیونیست های مسیحی به نظر می رسد که معتقدند ظهور عیسی مسیح با آرزوهای قومی و منطقه ای یهودیت قرن اول میلادی تفاوت چندانی ندارد یا اصلا تفاوتی ندارد. به نظر می رسد که آنان از عهد عتیق همان برداشتی را داشتند که حواریان نخستین، قبل از عید پنجاهه داشتند و معتقد بودند که ظهور ملکوت عیسی به معنای تعویق آرزوهای یهودیان برای بازگشت است نه تحقق آن آرزوها در مسیح و جامعه ی جدید و گسترده مسیحایی. در نتیجه شورای کلیساهای خاورمیانه (MECC) که نماینده کلیساهای بومی و مشرق زمینی و شرقی قدیم است، صهیونیسم مسیحی را بدعت نابهنجار به شمار می آورد.»