رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان
چهارشنبه شهریور ۶ ۱۳۹۸، ۰۴:۳۵ ب.ظ

راهکارهای مبارزه علمی و فرهنگی با فرق تصوف

دغدغه‌ی بسیاری از فعالان مذهبی و جوانان عزیزی که خطر فرقه‌ها و به خصوص فرقه‌ی صوفیه را درک کرده و متوجه شده‌اند که ایشان باعث گمراهی مردم معتقد و مؤمن در زمینه‌ی عرفان و سیر و سلوکند، این است که روش برخورد با اعضای این فرقه و به خصوص رهبران و سرتیم‌های ایشان و افرادی که گمراه شده‌اند، چگونه باید باشد.

رهپویان هدایت: قبل از هر چیزی باید دانست که حوزه‌ی فعالیت فرق تصوف درون دینی و درون مذهبی است و این مساله  روش برخورد با آنها را کمی مشکل کرده و خطر فعالیت انحرافی شان را پر رنگ می‌سازد. زیرا یک مسلمان به سادگی به دین دیگری گرایش پیدا نمی کند  و یا یک شیعه‌ معتقد نیز دست از مذهب حق خود نمی‌کشد؛ اما سردمداران صوفیه که ادعای تشیّع دارند، راحت‌تر می‌توانند با بزک کردن رفتار خود در غالب مراسمات و کارهای مذهبی، مردم معتقد و متدین را نیز به دام خود اندازند.

یکی از شگرد های  آنان این است که با شبهه افکنی چه به صورت یک سؤال و چه در پوشش یک رفتار و عمل، افراد را جذب می کنند.
اولین کار در مقابل یک شبهه که از طرف فرقه های صوفیه  به ذهن فرد القا می شود، تبارشناسی شبهه است. مثلاً در شبهه‌ی تجسم صورت مرشد در نماز، باید ریشه‌ی این بدعت را دانست که شروع آن از چه زمانی و توسط چه کسی بوده‌ است. آیا از زمان ملاسلطان گنابادی این بدعت در تصوف ایجاد شده  یا قبل از او در زمان مشایخ سهروردیه و یا حتی بدانیم این کار در آیین‌های دیگری مانند هندوها بوده و صوفی‌ها از ایشان وام گرفته‌اند.
دومین قدم در پاسخگویی به شبهه، شناخت شخصی است که شبهه را مطرح می‌کند که به اصطلاح، مخاطب شناسی گفته می‌شود. باید توجه داشت که مخاطب ما از کدام قشر جامعه است؟ آیا از اهل علم و دانش است یا از مردم عادی؟ مشکل او چیست که این شبهه را پذیرفته است؟ آیا از لحاظ اقتصادی یا اجتماعی و عاطفی دچار مشکل است یا نه؟

حال، اگر از اهل علم است، بنابر موضوع بحث، از فلسفه و عرفان و تاریخ سخن گفته شود. مثلاً می‌توان با توجه به این که فرقه نعمت الهیه گنابادیه حساسیت خاصی به سلسله اقطاب خود دارند، از ایشان خواسته شود تا نام اقطاب خود را بازگو کنند! یا بنابر اظهارات خود متصوفه که شرعی بودن دستگیری و قطبیت را در گرو ارائه سند می‌دانند به عنوان مثال  بیان کند که اجازه‌نامه‌ی مست علیشاه مبنی بر قطبیت وی کجاست؟! مگر صوفیه او را در سلک اقطاب نمی‌نویسند؟ مگر نام وی در سلسله الاولیا نیامده است؟! پس اگر سندی هست، چرا آن اجازه‌نامه را رونمایی نمی‌کنند؟
گام سوم در برابر شبهه، آوردن مثال نقض است. آنها مدعی هستند که ما صاحب کرامتیم، پس بر حقیم! در جواب باید گفت: آیا هر کسی صاحب کرامت است بر حق هست؟! آیات و روایات بسیاری دلالت بر این دارند که افراد خوب و بد در تاریخ کارهای خارق‌العاده انجام می‌دادند مانند ساحران و کاهنان یهود و غیره. باید دانست که دسترسی به کارهای خارق‌العاده که فرقه های صوفیه  از آن به نام کرامت یاد می‌کنند از چند راه معدود است مانند: سحر، تنجیم و رصد ستاره‌ها، جن، هیپنوتیزم، شیطان و ریکی و آینده‌نگری.

سؤال این است که آیا این علوم مختص اولیاءالله است یا همه‌ی افراد می‌توانند آن‌ را فرا گیرند؟! اگر بگوید که مخصوص اولیاء خداست که دروغ او با یادکردن از سحره‌ی فرعون و غیره بر ملا می‌شود و اگر بگوید همه ‌قدرت بر فراگیری آن دارند، حرف خود را مبنی بر کرامت داشتن بزرگانشان نقض کرده است؛ چون انجام کارهای خارق‌العاده نشانه‌ی رحمانیت شخص و کرامت داشتن او نیست.

بنابراین با شناخت و بکارگیری این روشها همراه با مطالعات جامع و هدفمند، می توانیم علاوه بر ایجاد سد راه فعالیت های انحرافی فرقه های صوفیه ، بسیاری از مردم عوام و ساده ای که در دام این فرقه ها افتاده اند نجات بدهیم.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی