رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان
يكشنبه آبان ۱۹ ۱۳۹۸، ۱۱:۱۹ ق.ظ

افتضاحی توجیه ناپذیر از سردمداران بهائیت

 

باب در کتاب دلائل سبعه ظهور حضرت موسی(ع) را پس از دوران داوود عنوان کرده و نوشته است: نظر کن در امت داوود که پانصد سال در زبور تربیت شدند تا آن که به کمال رسیدند. بعد که موسی ظاهر شد قلیلی که از اهل بصیرت و حکمت زبور بودند ایمان آوردند!!!!(به نقل از کتاب اسرار الاثار، اسدالله مازندرانی بهائی، صفحه 109)

رهپویان هدایت: حضرت داوود علیه السلام از انبیا بنی اسرائیل است که در قرآن و تورات ذکر ایشان رفته است. در قرآن و تورات حضرت داوود(ع) پس از عصر حضرت موسی(ع) به دنیا آمدند و در این امر هیچ مورخ ادیان تردیدی وارد نکرده است.

 جالب اینجاست که سردمداران فرقه ضاله بهائیت حتی از اینگونه بدیهیات نیز بی اطلاع بوده و در نهایت جهل و نادانی به ابراز نظرات تاریخی و به عبارتی تحریف تاریخ می پرداختند. این امر نشان می دهد که اعضای این فرقه تا چه اندازه دچار تعصبات کورکورانه می باشند که بافته های دروغ و واضح البطلان افرادی مانند باب و بها را پذیرفته و آن ها را تشکیک ناپذیر می پندارند.

باب در کتاب دلائل سبعه ظهور حضرت موسی(ع) را پس از دوران داوود عنوان کرده و نوشته است: نظر کن در امت داوود که پانصد سال در زبور تربیت شدند تا آن که به کمال رسیدند. بعد که موسی ظاهر شد قلیلی که از اهل بصیرت و حکمت زبور بودند ایمان آوردند!!!!(به نقل از کتاب اسرار الاثار، اسدالله مازندرانی بهائی، صفحه 109)

جالب اینجاست وقتی از حسینعلی نوری(بها) در مورد دلیل این اشتباه باب سوال نمودند برآشفت و سوال کنندگان را از طرح شبهه منع نمود. بها در کتاب اشراقات، صفحه 19 می نویسد: چنانچه الی حین چند کره اهل بیان سوال نموده اید که حضرت داوود، صاحب زبور بعد از حضرت کلیم بوده لکن باب، آن حضرت را قبل از موسی ذکر فرموده و این مخالف کتب و ماعندالرسل است. ما گفتیم که از خدا بترس و برکسی که خداوند او را عصمت و ... بخشیده اعتراض مکن.

خودکامگی، تمامیت خواهی و عدم پذیرش نقد به هنگام خطا از ویژگی های اصلی سردمداران فرقه ضاله بهائیت محسوب می شود. در متن مذکور بها با صراحت تمام راه طرح سوال را می بندد و برای اینکه فضیحت جهالت خود و دیگر سردمدار فرقه بیش از پیش آشکار نگردد، از ادبیات جبری و به دور از منطقی استفاده می کند.

بها سوال کنندگانی را که به اشتباه باب و جهالت او پی برده اند به ترس از خدا دعوت می کند و به آنان می نویسد که از خدا بترسند و طرح سوال نکنند. این است آزادی فکر و اندیشه در مشرب سردمداران فرقه ضاله بهائیت که امتداد آن نیز امروزه در بین مهره های این فرقه مشاهده می گردد.

این مسئله یعنی بی اطلاعی و عدم شعور مکفی برای درک تاریخ در بین سردمداران بهائیت به حدی بود که هرکدام خواستند توجیهی برای بافته های نفر قبلی خود بیابند، خود، بدتر و شدیدتر رسوا شدند. عباس افندی که پس از بها افسار فرقه را بدست گرفت، وقتی این غلط آشکار را در آثار باب دید در مقام توجیه برآمد و نوشت: در الواح باب ذکر داوودی است که پیش از حضرت موسی بود. بعضی را گمان چنانکه مقصود، داوود یسا است و حال آن که حضرت داوود بن یسا بعد از حضرت موسی بود... حقیقت حال این است که دو داوود است. یکی پیش از حضرت موسی و دیگری بعد از حضرت موسی.(اسرار الاثار، صفحه 110)

این بیان خود غفلت عبدالبها را عیان می سازد زیرا در سخن باب، ذکر داوودی رفته که صاحب زبور بوده است و این، همان داوود بن یسا است که مدت ها بعد از موسی(ع) می زیسته و از انبیاء بنی اسرائیل محسوب می شود، نه داوود دیگری که هیچ نام نشانی در تاریخ و کتب آسمانی از او نیست و تنها نام وی را در تخیلات عبدبها، آن هم در تنگ نای جدال می توان یافت.(ماجرای باب و بها، صفحه77)

امروزه نیز اندک پس مانده های این فرقه ضاله بنابر مشی سردمدارانشان سعی در تحریف تاریخ و وارونه نشان دادن حقائق دارند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی