رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان
سه شنبه مهر ۲۹ ۱۳۹۹، ۰۴:۲۷ ب.ظ

فهم سیره رسول مهربانی ها کار تبشیری ها نیست

 

رهپویان هدایت: رسانه ها و سران مسیحی صهیونیستی یکی از پرتکرارترین شبهاتی را که درباره اسلام و شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مطرح می کنند نگاه محبت آمیز مسیحیت به انسان و از طرفی نگاه خشن اسلام به انسان است.

بعضى آیین ها مانند مسیحیت تبشیری تنها چیزى را که در مواجهه با انسانها اخلاقى مى‏ شمارند دعوت‌هاى مسالمت ‏آمیز است - البته نیاز به توضیح نیست که این توصیه ها و دعوت ها برای دیگران است و خود راه دیگری را پیش گرفته و عمده جنگ افروزی های سالیان اخیر توسط مسیحیت تبشیری و صهیونیست به وقوع پیوسته است و تاریخ گواه صدها سال جنگ های خشن صلیبی است.

آنها برای توجیه از کتاب مقدس هم بهره می‌گیرند و می‌گویند در توصیه های کتاب مقدس دستور این است که اگر به گونه راستت سیلى زدند گونه چپت را پیش آر و اگر جُبّه‏ات را ربودند کلاهت را هم تسلیم کن. استاد شهید مطهری بدون اینکه کاملاً چنین حرفی را مردود بدانند به نقد و تصحیح آن میپردازند و مـیگویند:

«این نظریه صدى پنجاه صحیح است ولى صدى پنجاه صحیح نیست...انسانها در آن وقت که با خطرى مواجه مى‏شوند و امرشان دایر است میان اینکه زیانى را متحمل بشوند و عزتشان را حفظ کنند و یا براى اینکه زیان مالى یا جانى را متحمل نشوند تن به ذلت و پستى بدهند مختلفند. ما انسانهایى را در تاریخ مى‏بینیم که جان خودشان را از دست مى‏دهند و تن به ذلت نمى‏دهند

چنانچه در شماره قبل گفته شد تبشیری‌ها تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند با شبهه افکنی چهره‌ای خلاف واقع از پیامبر نور و رحمت ارائه دهند و با استفاده از مسئله جهاد و مقابله با کفار دین اسلام و به عنوان یک دین خشن مطرح کنند از دیگر سو بحث محبت حضرت عیسی را بدون در نظر گرفتن مقتضیات زمانی و اینکه رفتار ایشان تنها به دلیل شرایط بنی اسرائیل بود، برجسته می‌کنند که شهید مطهری آن را چنین مطرح می‌دارند.

استاد شهید مطهری علت تأکید عیسی مسیح بر محبت و مهربانی را ناشی از اقتضائات زمانی و شرایط قومی که ایشان برای هدایت آن قوم مبعوث شدهاند میدانند نه آنچه که امروز در مسیحیت گفته می-شود_ گرچه کتاب مورد اعتقاد مسیحیان یعنی کل عهد عتیق و جدید مملو از بندهایی جنگ طلبی و خشونت است و این بندها مخصوصا در عهد عتیق فراوان مشاهده می شود.

ایشان می گویند: قرآن در عین اینکه مى‏گوید همه پیغمبران یک راه را مى‏رفتند و یک برنامه را اجرا مى‏کردند، با کمال صراحت این مطلب را ذکر مى‏کند که هر پیغمبرى مأموریت خاصى داشت، به این معنا که شما مى‏بینید یک پیغمبر تکیه او فقط روى حیف و میل‏هاى کسبى است، مثل شعیب؛ یک پیغمبر دیگر تمام تکیه‏اش روى این است که مى‏خواهد به قومش حرکت و نیرو بدهد و سستى و تنبلى را از آنها بزداید، مثل موسى؛ و یک پیغمبر دیگر بر عکس مى‏خواهد به مردم تلقین محبت و مهربانى بکند، مثل عیسى. این چگونه است؟ در واقع برنامه‏ها اختلاف ندارد، هر کدام در زمانى مبعوث شده‏اند که باید آن انحراف زمان خودشان را اصلاح کنند.

این مثل این است که ما دو طبیب‏ داشته باشیم و هر دو در یک حد متخصص. ایندو را مى‏فرستیم به دو ده. ولى در یک ده یک بیمارى وجود دارد، در آن ده بیمارى دیگر.

آیا می توان در جهت اصل کار و درمان برای پزشک، برای طبیبی که کار و تخصص او در جراحی است و یا طبیبی که درمان او بیشتر مشاوره و صحبت است، تفاوتی قائل شد؟! قطع به یقین جواب خیر است.

البته این ها مثال هایی برای تقریب بیشتر ذهن است و این امر کاملا واضح است که پیامبر ختمی مرتب اسوه مهربانی و رحمت بودند و در طول سیزده سال سکونت در مکه با انواع آزار و اذیت ها روبرو شدند و دوران سختی را تحمل نمودند.

استاد شهید مطهری نه تنها این موضوع را – که مسیحیت به آن افتخار میکند – سبب افتخار نمی-داند بلکه علت اصلی آن را بی محتوا بودن مسیحیت فعلی و نیز غیراجتماعی بودن آن میداند و همچنین وجود دستوری مـثـل جـهـاد در اسـلام را نه تنها مایهای برای اشکال به اسلام نمیدانند بلکه جزء افتخارات احکام اسلامی میشمارند. به همین جهت میفرمایند: «مى‏گویند مسیحیت این افتخار را دارد که هیچ اسمى از جنگ در آن نیست اما ما مى‏گوییم اسلام این افتخار را دارد که قانون جهاد دارد. مسیحیت که جهاد ندارد چون هیچ چیز ندارد، جامعه و قانون و تشکیلات اجتماعى براساس مسیحیت ندارد تا قانون جهاد هم داشته باشد. در مسیحیت چیزى نیست، چهار تا دستور اخلاقى است، یک سلسله نصیحتهاست از قبیل اینکه راست بگویید، دروغ نگویید، مال مردم را نخورید؛ این دیگر جهاد نمى‏خواهد. اسلام یک دینى است که وظیفه و تعهد خودش را این مى‏داند که یک جامعه تشکیل بدهد. اسلام آمده جامعه تشکیل بدهد، آمده کشور تشکیل بدهد، آمده دولت تشکیل بدهد، آمده حکومت تشکیل بدهد، رسالتش اصلاح جهان است؛ چنین دینى نمى‏تواند بى‏تفاوت باشد، نمى‏تواند قانون جهاد نداشته باشد، همچنانکه دولتش نمى‏تواند ارتش نداشته باشد.»

اما « از نظر اسلام اخلاقى بودن، آنچنان که مسیحیت مى‏پندارد، در روابط مسالمت‏آمیز و دعوت ملایم و صلح و صفا و صمیمت و محبت خلاصه نمى‏شود، احیاناً زور و قدرت نیز اخلاقى مى‏شود. لهذا اسلام مبارزه علیه زور و ظلم را مقدس و مسؤولیت مى‏شمارد و جهاد را که همان قیام مسلحانه است، در شرایط خاصى تجویز مى‏کند.»

گفتنی است آنجا که پیامبر دستور به جهاد دادند زمانی بود که ابتدا کفار  متعرض جان و مال مسلمین شدند و در واقع آنها بودند که ابتدا به مسلمانان هجوم اورده و دارایی‌های انها در مکه را مصادره کردند، بنابراین پیامبر (ص) در مقام دفاع فرمان جهاد را صادر کردند و این دقیقا نکته‌ای است که تبشیری‌ها آن را عامدانه پنهان می‌کنند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۲۹
انجمن رهپویان هدایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی