استفاده ابزاری از زنان در فرقه ضاله بهائیت

 

رهپویان هدایت: تشکیلات فرقه ضاله بهائیت، استفاده ابزاری از زنان را در دستور کار خود قرار داده و سعی می‌کند تا از این طریق مبانی انحرافی خود را در جامعه بسط دهد.  با توجه به نقش کلیدی و مؤثر زنان در تمام ارکان جامعه و حرکت‌های اجتماعی، سران فرقه ضاله و استعماری بهائیت، از همان ابتدای تشکیل این فرقه یعنی زمان خروج سید علی‌محمد باب - با به‌کارگیری دستورات کانون‌های قدرت صهیونیستی - از زنان به‌عنوان عامل اصلی انحراف از حق و جذب افراد به این کیش استعماری استفاده کرده و می‌کنند.

شوقی افندی، سومین سرکرده بهائیت و کسی که  خود را «ولی امر الله» خواند، در دارالفنون بالیون لندن تحصیل کرد و مستقیماً تحت پرورش و تربیت انگلیسی‌ها رشد یافت. شوقی افندی با خلط شعار برابری زن و مرد،  از مهره‌های فرقه خواست تا به هر طریق ممکن باحجاب و پوشش مقابله کنند.

امروزه زنان فرقه ضاله بهائیت با این مبنا مبادرت به حضور در فضای مجازی و راه‌اندازی صفحات می‌نمایند. موضوع این صفحات اغلب طبیعت‌گردی یا بلوگری است که مهره بهائی تصاویر خود، با پوشش‌های زننده را در آن منتشر می‌کند. تشکیلات بهائیت با این اقدام درصدد است تا قبح و زشتی انجام محرمات اسلامی را رواج دهد تا افراد در انجام چنین کارهایی دچار عادی انگاری گردند.

قابل‌توجه است، روحی ماکسول، همسر آمریکایی سومین سرکرده بهائیت، کسی بود که استفاده ابزاری از زنان غربی را به‌طورجدی پیگیری می‌کرد.  وی در همین خصوص پیرامون  لویزا مور می‌گوید: «راه‌های ناصاف را برای موفقیت ما (بهائیان) هموار می‌کرد و مل وار خود را به آب می‌انداخت که بهر ما (بهائیان) پل نجاتی ایجاد کند».

درواقع، از منظر سرکردگان فرقه ضاله بهائیت چنانچه ماکسول نیز به آن معترف است، زنان صرفاً در نقش راه بازکن فرقه هستند و آنان باید در مسیر نجات سرکردگان فرقه گام بردارند. با این وصف، رویکرد فرقه ضاله بهائیت به زنان و دختران هیچ‌گاه موجب تکامل معنوی آن‌ها نخواهد شد و اتفاقاً چنین رویه‌ای باب سعادت ابدی را بر آن‌ها می‌بندد.

روش‌های فعالیت بهائیت بیش از هر چیز این نکته را اثبات می‌کند که فرقه مذکور باهدف‌های استعماری شکل‌گرفته و در طول تاریخ حیات خود همواره از سوی کانون‌های قدرت بیگانه حمایت و هدایت‌شده است. با این وصف، جریان‌های سکولار و غرب‌زده، اغلب مانعی درراه بررسی و شناخت درست این فرقه ایجاد کرده و مانع از درک صحیح مردم از علل و عوامل واقعی پیدایش بهائیت و تأثیرات آن بر تحولات اجتماعی ایران شده‌اند.