رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت

این وبلاگ با هدف روشنگری پیرامون مسیحیت صهیونیستی و تبشیری راه اندازی شده است

رهپویان هدایت
انتقادات و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
جهت ارسال سئوالات خود از قسمت "تماس با من" اقدام نمایید.
پاسخگوی سئوالات شما هستیم .
با تشکر.

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/antisect

ارتباط با ادمین کانال:
mh_ahmadi80
بایگانی
نویسندگان

رهپویان هدایت: امروزه برخی از افراد که دارای سوابق دانشگاهی یا پژوهشی هستند می کوشند تا به عنوان روشنفکر شناخته شوند و برای شان اصلا اهمیتی ندارد آنچه می گویند، به عبارت دقیق تر، می بافند، تا چه حد به حقیقت نزدیک است.

بهتر است نام این طیف را روشنفکرنمایان بگذاریم که از سر عقده های حقارت به چنین طریقی کشیده شده اند تا جایی که برای مطرح شدن هر امر کذبی را بر زبان جاری می کنند. اگرچه سایر افرادی که امروزه به عنوان روشنفکر شناخته می شوند هم چندان منطبق با اصول دینی و اخلاقی سخن نمی گویند، با این حال اغلب در مسیر فعالیت خویش مبادی اخلاق حرفه هستند و برای حفظ آبرو بدیهیات را انکار نمی کنند.

این دسته از روشنفکران می کوشند تا قرائتی از دین و اخلاق ارائه دهند که به زعم خودشان با داده های علوم تجربی و عقلانیت منطبق است و اگرچه این شیوه استنتاج برای فهم احکام دینی کارآمد نیست با این حال متدولوژی آن ها ولو غلط، امری مشخص است.

در این یادداشت نمی خواهیم به نقد متدولوژی روشنفکران در تحلیل گزاره های الهیاتی بپردازیم بلکه موضوع قابل توجه، ظهور روشنفکر نمایانی است که با تظاهر به اندیشه ورزی، عاری از خرد به اظهار نظرهایی می پردازند که هیچ دلیل و بینه ای برای آن ندارند.

هدف این طیف، جدای از عوام فریبی و مطرح شدن در رسانه ها این است که مشتی دین ستیز و زندیق به تمجید از آنان بپردازند و تمجیدشان کنند. الله متعال در قرآن کریم می فرماید: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ. و هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضى نمى‌شوند، مگر آنکه از کیش آنان پیروى کنى. بگو: «در حقیقت، تنها هدایت خداست که هدایت [واقعى‌] است.» و چنانچه پس از آن علمى که تو را حاصل شد، باز از هوسهاى آنان پیروى کنى، در برابر خدا سرور و یاورى نخواهى داشت.(سوره بقره، آیه 120)

صدیقه وسمقی ازجمله روشنفکرنمایان است که ابتدا برای مطرح شدن دست به دامن مهره های بهائی شد و برای جلب رضایت آنان قرائتی از احکام اسلامی ارائه کرد که برای هیچ مسلمان عاقل و آگاه به قرآن کریم قابل پذیرش نبود. خانم وسمقی در کمال جهل و نادانی از معارف قرآن کریم، خویش را زبان گویای اسلام معرفی می نماید و سعی دارد با انکار دستورات خداوند، شرایط را برای ترویج فرقه ضاله بهائیت محیا نماید.

وی که تا پیش از این، با نفاق، خود را اهل مراعات احکام اسلامی نشان می داد، امروزه طاهره قره العین را الگوی خود دانسته و حجاب از سر برداشته است. (طاهره همان زنی است که با داشتن همسر و فرزند، همراه مردان بابی که علیه اسلام قیام کرده بودند راهی بدشت شد و در آنجا با زینت و آرایش فراوان در میان نامحرمان حاضر گردید)

ظاهرا خانم وسمقی نیز مانند بابیان سلف به این نتیجه رسیده است که دوره احکامی چون حجاب و رعایت حدود اخلاقی اسلام به سر آمده و در عصر حاضر بهتر است با ابتذال مدارا کنیم. ایشان گویی در خصوص سنت الهی در قرآن چیزی نمی دانند چنانچه الله متعال می فرماید: سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا، سنّت الهى از پیش همین بوده، و در سنّت الهى هرگز تغییرى نخواهى یافت.(سوره فتح، ایه 23)

خانم وسمقی در کمال جسارت مدعی شده که از اساس، دستور به حجاب در اسلام وجود ندارد و گویی تا کنون ندیده است که الله متعال در قرآن می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا. ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.(سوره احزاب، آیه 59)

همچنین در سوره نور، آیه 31 می فرماید:

وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ ۖ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‌کیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان‌]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!

در آیات فوق با صراحت دستور به رعایت حجاب آمده و گویی خانم وسمقی چنان شیفته هم صحبتی با بهائیان شده که فراموش کرده مسلمانان به کتابی تحت عنوان قرآن اعتقاد دارند!!! حقیقت آن است که از گذشته تا به حال، روشنفکران ایرانی با فرقه ضاله بهائیت بر سر مهر نبوده اند و از آنجا که به ابعاد ضدانسانی آن اگاه بودند، برای حفظ آبرو هم که شده به نقد آن می پرداختند. از ملکوم خان گرفته تا کسروی، رائین و عبدالکریم سروش جملگی بر این امر اتفاق نظر داشته اند که بهائیت فاقد جنبه های یک آئین است.(اگرچه بماند که فرزند آقای سروش که تحت نام پدر خود را مطرح کرده و اخیرا نیز به سطح یک مشاور روانشناسی تنزل پیدا کرده، از مواضع خانم وسمقی استقبال نموده است)

تشکیلات فرقه ضاله بهائیت برای جبران این خلاء یعنی نداشتن سمپات و حامی از میان طیف روشنفکر به این شیوه روی آورد که افرادی با تحصیلات دانشگاهی را شناسایی نماید و آن ها را درحالی که در سطوح دسته چندم روشنفکری نیز نیستند به عنوان یک متفکر معرفی کند تا با این هویت سازی کاذب، وانمود نماید از میان اهل تفکر هم افرادی هستند که آن ها را تائید کنند.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۷/۲۲
انجمن رهپویان هدایت

نقد بهائیت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی