ادعاهای مضحک سرکردگان بهائیت

عبدبها می گوید: در روز ابر و باران وقتی باهم برخورد کنند تولید انفجار می کنند! این است میزان آگاهی سرکردگان فرقه ضاله بهائیت از اتفاقات جهان  درحالی که آنان خود را به عنوان پدید آورندگان و خالق جهان معرفی می کردند.

از ویژگی های مدعیان دروغین و سرکردگان فرقه های انحرافی این است که نظراتی درباره اتفاقات طبیعی می دهند که با رشد علوم تجربی خطا بودن آنها آشکار می گردد.

اگرچه علوم تجربی نمی تواند معیاری برای سنجش معنویات و باورهای دینی قرار گیرد اما در واقع تضاد و تعارض گفته های سرکردگان فرقه ها با اصول اولیه و بدیهیات این علوم، دلیلی بر بطلان آنان می باشد.

بافته های سردمداران فرقه ضاله بهائیت که حتی ادبیات نوشتاری آنان مملو از اشتباه بوده به حدی با بدیهیات علوم تجربی در تعارض می باشد که حتی امروزه یک کودک ابجد خوانده نیز می تواند حکم به بطلان آن کند.

برای نمونه عبدالبهاء ، دومین سرکرده فرقه ضاله بهائیت در خصوص علت رعد و برق می نویسد:

امّا مادّه برق قوّه جاذبه و دافعه است که چون در روز ابر و باران بیکدیگر تصادم نمایند انفجار سریع کند و قوّه برقیّه نمایان گردد و چون ضیاء برق شدید است اطراف روشن و منوّر گردد.( کتاب «مائده آسمانی» جلد 2 صفحه 12)

عبدبها می گوید: در روز ابر و باران وقتی باهم برخورد کنند تولید انفجار می کنند! این است میزان آگاهی سرکردگان فرقه ضاله بهائیت از اتفاقات جهان  درحالی که آنان خود را به عنوان پدید آورندگان و خالق جهان معرفی می کنند.

جالب است که مهره های این فرقه ضاله عنوان می کنند که طبق گفته سرکردگان شان وقتی علم و دین با هم به تعارض رسیدند علم را انتخاب کنید.

نهایت جهل و بی خبری سرکردگان بهائیت در بین گفته ها و نوشته های باب مشاهده می گردد چنانچه وی در بیان فارسی می نویسد: سبح ربک العلی محمودا هوالذی خلقک فی خط الاستواء(خداوند والای خود را که ستوده است منزه شمار، او کسی است که تو را در خط استوا آفرید!!!(بیان فارسی، صفحه 130) در مطلب فوق باب محل تولد خود یعنی شیراز را واقع در خط استوا می پندارد که واضح است چنین گفته ای تا چه حد به دور از واقعیت می باشد. با این وصف مهره های این فرقه ضاله باید جمیع باورهای فرقه ای خود مانند الوهیت باب و بها کنار بگذارند چراکه جدا از بافته های ضد علم آنان، هیچ یک از مدعیات گفته شده نیز با علم  قابل پذیرش نیست.