عمل شیطانی همچنسگرایی که در سطح جوامع غربی پدیدار شده و از آن به عنوان یک رفتار عادی یاد شده بود به مرور نیاز به گسترش و تسری داشت. حال باید نقش عرفان های کاذب و سرکرده های فرقه های به ظاهر معنوی را در این جریان جستجو نمود. عادی سازی و پاکسازی این عمل شنیع، ضد دین و بنیان سوز در فرقه های انحرافی ظهور و بروز زیادی دارد که به چند نمونه اشاره می کنیم
در حقیقت عرفان های بدلی که ساخته و پرداخته غرب بوده اند و اکنون ایرانیزه شده و در داخل کشور افراد متعددی به دنبال دکان و کسب منافع از این راه هستند، نابودی فرهنگ دینی ایران اسلامی را در زمره اهداف شوم خود قرار داده اند.
در برخی از این شبه معنویت‌ها به‌صراحت خانواده نفی می‌شود، احترام به پدر و مادر به تمسخر گرفته می‌شود، ازدواج بی‌معنا و غیر لازم شمرده می‌شود و از سویی روابط جنسی بی‌حدوحصر و نامشروع مجاز!! برای نمونه در فرقه منحرف و بی‌اخلاق اشو، مردم دعوت به واگذاری بچه‌ها به کمون می‌شوند!
از مهمترین عملکردهای شبه معنویت ها این است که عرفان های کاذب و شبه معنویت های تقلبی که ساخته و پرداخته دست بشر هستند، جایگاه معنویت و عرفان اصیل را تقلیل داده و معنویت را در امورات سطحی و دنیایی خلاصه کرده اند.
چندی قبل افرادی که با سنگ اندازی در مسیر درمانی کشور ادعای درمانگری و معجزه داشته اند! و از جمله پیروان طاهری بودند دستگیر و روانه زندان شدند. این افراد که در دو سه شهر کشور دستگیر شده اند با سوء استفاده از اعضا عرفان حلقه انواع فسادهای مالی را مرتکب شده و در مرتبه ای فجیع تر با بها دادن به آزادی های نامشروع و ارتباط آن با عرفان!! و تضعیف بنیان های خانواده به ترویج روابط غیر اخلاقی مبادرت می کردند.
علاقه به سحر و جادو، باور به اینکه بشقاب پرنده ها حامل خدایان هستند و روی آوردن به بت های رایج در سنت های مشرکانه گذشته و آیین های مربوط به آن در سنت های مصری، هندی و یونانی اما در شمایلی تازه و مدرن نشان می دهد که عمده انسان های غربی همواره در افراط و تفریط گذران عمر نموده اند.
عرفان های بدلی آتش بیار معرکه فساد غرب هستند و مفاهیم انحرافی و غلط بدوی و به دور انداخته شده آنان که از رسوم غلط باستانی گرفته شده تا جعلیات ابداعی! تاثیر فراوانی در سیر تفکر نوین غربی برجای گذاشته است.
فراموش کردن تاریخ دین به منظور یکه تاز شدن در حوزه دین و عرفان یکی از محکماتی است که در کتب مختلف اوشو می توان مشاهده کرد. در عرفان اوشو تاریخ و مطالعه آن به شدت مذموم است.
